اگر یکى از شکهاى باطل کننده وسط نماز براى انسان پیش آید
آیات عظام خمینی، خامنهای و مکارم شیرازی
اگر یکى از شکهاى باطلکننده براى انسان پیش آید، نمىتواند نماز را به هم بزند. ولى اگر به قدرى فکر کند که شک پا بر جا شود؛ به هم زدن نماز مانعى ندارد.
آیت الله گلپایگانی
اگر یکى از شکهاى باطل کننده براى انسان پیش آید و به قدرى فکر کند که از پیدا شدن یقین یا گمان ناامید شود؛ مىتواند نماز را به هم بزند و از سر بگیرد.
آیت الله زنجانى
اگر یکى از شکهاى باطل کننده براى انسان پیش آید، نمىتواند نماز را به هم بزند. بلکه باید قدرى فکر کند که شکش پابرجا شود، بلکه بنابراحتیاط واجب باید به قدرى فکر کند که صورت نماز به هم بخورد؛ یا از پیدا شدن یقین یا گمان ناامید شود.
آیات عظام خوئى، تبریزى، سیستانى
بهتر آن است که (سیستانى: به همین اندازه که شک او پابرجا شد) نماز را به هم نزند. بلکه به قدرى فکر کند که صورت نماز به هم بخورد؛ یا از پیدا شدن یقین یا گمان ناامید شود.
آیت الله بهجت
بنابر احوط نمىتواند نماز را بهم بزند. بلکه باید ابتدا قدرى فکر کند تا علم یا گمان به یک طرف پیدا کند. ولى اگر بعد از فکر کردن هم، شک او از بین نرود؛ به هم زدن نماز بنا بر اظهر مانعى ندارد و لازم نیست آن قدر صبر کند تا خود، از حالت نمازگزار بیرون رود.
آیت الله صافى
باید نماز را به هم نزند و به قدرى فکر کند که یا از صورت نمازگزار خارج شود، یا از پیدا شدن یقین یا گمان ناامید شود.
آیت الله فاضل
هر گاه براى نمازگزار شک پیدا شود باید مقدارى فکر کند تا شاید شک او برطرف شود. لذا اگر شک او برطرف شد و نسبت به یک طرف یقین یا گمان پیدا کرد و بنا بر آن گذاشته و نماز را ادامه دهد و نمازش صحیح است و اگر با مقدارى فکر کردن چیزى یادش نیامد و به شک خود باقى ماند و اصطلاحاً شک مستقر شد باید به وظیفه شاک عمل کند و اگر یکى از شکهاى مبطل مستقر شد نماز را قطع کند و در اینجا قطع نماز حرام نیست.
منبع: رساله توضیح المسایل ( مراجع )
ثبت دیدگاه