قهر کردن با فرزند
شخصى مىگوید: از دست فرزندم نزد امام کاظم علیهالسلام شکایت کردم. حضرت به من فرمودند: او را کتک نزن، با وى قهر کن اما آن را طولانى نکن. (بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص۹۹)
شرح حدیث
قهر، یک ابزار تنبیهی
قهر کردن یکی از مواردی است که در مکتب اسلام به عنوان ابزاری تنبیهی برای تربیت فرزند معرفی شده است. اما چنین تنبیهی در صورتی کارایی دارد، که پدر و مادر در مسیر تربیتی خود به قدری به فرزند محبت کرده باشند؛ که قهر آنها برای فرزند قابل تحمل نباشد. اگر این ارتباط عاطفی میان پدر و مادر با فرزند برقرار شده باشد؛ قهر برای او بسیار آزار دهنده خواهد بود. شاید از همین رو است که در همین روایت آمده است که قهر با فرزند نباید طولانی باشد.
تعلق روحی
حکمت این دستور میتواند این باشد که در این سیستم تربیتی به پدر و مادر توصیه میشود که با فرزند ارتباط شدید عاطفی برقرار کنند. نتیجه این ارتباط عاطفی تعلق روحی میان پدر و مادر با فرزند میشود. به صورت طبیعی وقتی پدر و مادری که فرزند به آنها تعلق عاطفی دارد؛ با او قهر میکنند از نظر فشار سنگینی بر فرزند وارد میشود. پس نباید قهر طولانی شود تا این فشار؛ موجب آسیب روحی نشود تحلیل فرزند از قهر پدر و مادر بسیار مهم و تأثیر گذار است.
تحلیل فرزند از قهر
پدر و مادر همیشه در نقش یک محب و محبوب برای فرزندشان ظاهر شده و حالا با او قهر کردهاند. این فرزند در نزد خود میگوید: «چه اتفاقی افتاده؟ من چه کار اشتباهی کردم که پدر و مادرم که تا همین امروز مرا غرق در محبت کرده بودند. وقتی که بلند شدم مرا بوسیدند و نوازشم کردند. حالا با من قهر کرده اند؟ چه قدر کار من زشت بوده که پدر و مادر مهربان و دلسوز مرا به این واکنش واداشته است؟»
اگر کسی این ارتباط عاطفی را با فرزندش برقرار نکرده باشد و برای تنبیه کردنش با او قهر کند آیا میتواند منتظر نتیجه مطلوب باشد؟ درست است که قهر کردن یک عمل بازدارنده است. اما این عمل بازدارنده در یک سیستم تربیتی تعریف شده که محبت جزء اصلی آن است. پدر و مادری که با فرزندشان مهربان نبوده همیشه او را دعوا کرده و به هر بهانهای با او به تندی برخورد میکنند نباید توقع داشته باشند که قهر آنها فرزندشان را به تامل وادار کند.
این فرزند وقتی با قهر پدر و مادرش روبرو میشود نه تنها تاثیر نمیگیرد؛ بلکه پیش خود میکوید: خوب شد اینها با من قهر کردند و حالا هم تا وقتی که اینها با من قهرند، از دست امر و نهیها و تندیهای آنها راحتم.
برگرفته از جلد اول کتاب من دیگر ما
ثبت دیدگاه