حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

پنجشنبه, ۲۲ آذر , ۱۴۰۳ ساعت تعداد کل نوشته ها : 332 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 17×
  • درس خارج فقه و اصول

  • درس خارج فقه و اصول

  • کتاب فرزندم، اینچنین باید بود
    ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ - ۲:۵۴
    14

    معرفی کتاب کتاب “فرزندم این چنین باید بود” نوشته  استاد اصغر طاهرزاده، شرحی است از نامه سی و یکم نهج‌البلاغه. این کتاب در دو جلد تنظیم شده و شامل اصول تعلیم و تربیت از منظر امام علی علیه السلام است. نامه سی و یک نهج البلاغه نامه‌ای است که امام علی علیه السلام برای فرزند خود […]

    ارسال توسط :

    معرفی کتاب

    کتاب “فرزندم این چنین باید بود” نوشته  استاد اصغر طاهرزاده، شرحی است از نامه سی و یکم نهج‌البلاغه.

    این کتاب در دو جلد تنظیم شده و شامل اصول تعلیم و تربیت از منظر امام علی علیه السلام است. نامه سی و یک نهج البلاغه نامه‌ای است که امام علی علیه السلام برای فرزند خود امام حسن علیه السلام نوشتند. این نامه شامل موارد تربیتی بسیاری است که با اصول اساسی درست نصیحت کردن همراه شده است.

    امام این طور خود را معرفی می‌کنند

    برای مثال به جمله‌هایی که امام خودشان را با آنها خطاب می‌کنند، دقت کنید: “من الوالد الفان: از پدر پیر، المقر بالزمان: اقرارکننده به زمان، المد برالعمر: کسیکه عمرش گذشته، المستسلم لدهر: تسلیم شده به روزگار، الزام بالدنیا: پدری که دنیا را قابل ستایش ندیده، الساکن المساکن الموتی: ساکن خانه‌های اموات”

    امام فرزندشان را اینطور مورد خطاب قرار می‌دهند

    حال به جملاتی توجه کنید که امام با آنها فرزندشان را خطاب می‌کنند: “الی المولود المومل مالا یدرک: به فرزندی که دلش می‌خواهد به خیلی چیزها برسد ولی نمی‌رسد، السالک سبیل من تورهلک: راهرو راهی که پایان آن هلاکت است، رهینته الایام: فرزندی که در گرو روزگار است” این نوع خطاب‌ها به طور کلی فضای حیات بشر را روشن می‌کند.

    نامه پدری دلسوز

    نامه سی و یک نهج البلاغه تعریف کاملی از دنیاست و اینکه انسان چگونه باید با هر بخش زندگی رو به رو شود تا دچار خسران نشود. این سطور نگاشته‌های پدری دلسوز است که گرچه به راه پسر خود واقف است ولی جایگاه پدری را محملی قرار می‌دهد تا نامه‌ای بنویسد به امت خود، به شیعیان خود؛ پدری که همان سالها پیش نگران امروز ما بود.

    دغدغه نویسنده

    گذشته از نامه عمیق و راهگشای امام علی علیه السلام ، پرداخت نامه در کتاب حاضر، توسط استاد طاهر زاده بوده است که همواره دغدغه اصلی وی توجه به فرهنگ عمیق و ناب اسلامی و فهم و ارائه آن بوده است. طاهرزاده عمدتاً تحت تاثیر حکمت متعالیه ملاصدرا و عرفان محی‌الدین است و امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی(ره) و آیت‌الله جوادی آملی را برای خود نمونه خوبی از تفکر دینی و تحرک سیاسی اجتماعی می‌داند و معتقد است اگر سازمان فکری جامعه ما از چشمه ناب تفکر این بزرگواران سیراب شود، سعادتی را که دین اسلام برای آنها آورده، بدست خواهند آورد و آنچه ایشان در دانشگاه و مراکز تربیت معلم و جلسات منظم هفتگی دنبال می کنند، همه و همه در راستای تحقق همین عقیده است.

    مخاطب این کتاب

    این کتاب می‌تواند پاسخ مناسبی باشد به کسانی که در پی روش درست زندگی می‌گردند. از آنجایی که جانمایه کتاب کلام معصوم است، می‌توان مطمئن بود که راه را به درستی به انسان نشان می‌دهد. و از آنجایی که نامه سی و یک نهج‌البلاغه نگاشته‌ای همه جانبه است که زندگی را از وجوه مختلف مورد بررسی قرار داده؛ می‌توان به جرات گفت که کتاب حاضر هم کتابی است با دیدی همه جانبه نسبت به زندگی. این کتاب می‌تواند پایانی باشد بر سردرگمی‌های جوانانی که فطرتی حق‌طلب و حق‌پذیر دارند.

    برشی از کتاب

    متأسفانه بعضى از مردم به جاى اینکه به فکر نجات خودشان باشند و در این راستا به مردم خدمت کنند، به امور بیهوده‌‏اى مى‏‌پردازند که هیچ فایده‌‏اى برایشان ندارد، همه توجه‌شان به این است که لباس‌شان از مد نیفتد و یا چرا مصالح ساختمان گران شده و آن‌ها از عهده‌ی زینت‌کردن خانه‏‌شان بر نمی‌آیند! همان‌طور که قبلاً عرض شد این نوع فکر ربطى به پیر و جوان‌بودن افراد ندارد. یک نوع نگاه غلطی است که انسان در دنیا گرفتار آن می‌شود.

    حضرت مولی‌الموحدین نگرانند که مبادا جوانان عزیز اسیر حیله‏‌هاى شیطانى شوند و تصور کنند که این نوع افکار اقتضای جوانی است و آزادى از این نوع افکار در دوره پیری حاصل می‌شود در حالی که هرکس در هر سنى که باشد محتاج چنین بصیرت و شعورى است که بتواند برنامه‌ای براى نجات خودش بریزد و شخصیت خود را همواره در وسعتی به وسعت ابدیت بنگرد و در آن عالم خود را تعریف کند و از این جهت نگران آینده‌ی خود باشد.

    حضرت می‌‏فرمایند: وقتى که در تنهایى به خود نظر کردم، متوجه شدم باید شدیداً غم خود را بخورم. این نوع غم‌خوردن براى خود، نشانه‌ی رسیدن به مقامی است که دنیاپرستان از فهم آن عاجزند. کسى که غم خودش را بخورد از لحظه‌‌لحظه‌ عمرش براى تقرب به خدا و کسب نورانیت الهی استفاده مى‏‌کند. اما دنیاطلبان چون از این نکته غافل‌اند به اسم توجه به خود تمام فرصت‏‌هاى دنیای خود را صرف جلب نظر مردم می‌کنند و همه‌چیز را از دست می‌‏دهند.

    مطالعه رایگان جلد یک کتاب

    مطالعه رایگان جلد دو کتاب

    آلبوم عکس                آرشیو فیلم              آرشیو صوت

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.