دو نکته
قبل از ورود به بحث دو نکته مهم را تذکر بدهم:
۱٫ درست است که میخواهیم درباره رابطه مشکلات اقتصادی و ابراز محبت صحبت کنیم ولی به هیچ وجه قصد توجیه مشکلات اقتصادی موجود در جامعه را نداریم.
۲٫ مسئولین برای حل مشکلات جامعه نباید شب و روز بشناسند.این مطلب خطاب به مسئولین نیست.
محبتِ مظلوم
کسانی که در مشکلات اقتصادی زورشان به این محبت مظلوم میرسد و سریع از آن کم میکنند، به موارد زیر توجه کنید و کمی روی آنها فکر کنید که یک لحظه فکر کردن برتر از یکسال عبادت است.
محبت، یک نیاز
محبت یک نیاز است. اما نیازهای پایه یک خانواده متعدد است. یک نیاز، نیاز اقتصادی است و باید پاسخ داده شود. چرا در اینجا من نیاز به محبت خانواده را کم کنم؟ مراقب باشم. اینجا همه سراغ مرد خانواده نروند، بگویند: آقای خانواده که الآن نمیتوانی خانواده را تأمین اقتصادی کنی، محبت کن! نه، همه اینها را بناست به خودمان بگوییم. خانم خانواده که میبینی آقای خانواده نمیتواند سفرهات را آنطور که باید تأمین کند، الآن نیاز به محبت بیشتری دارد، به او روحیه بده.
محبت یک حس خالی نیست. محبت یک حسی است که به آدم توان جسمی و روحی میدهد. ما محبت را دست کم گرفتیم. مرد شما شرمنده است و نیاز به انرژی و توان دارد. بچهها به پدرتان توان و انگیزه بدهید. فقط توقع نداشته باشیم.
کم کردن توقع
بخشی از ابراز محبت کم کردن توقعات است.
مثلا بگوییم: نگران نباش، خدا هست، روزی رسان است. سختیها میگذرد. لبخند تو برای من ارزشمندتر است. من تلاش تو را میبینم ولی تحمل شرمندگی تو را ندارم. شک نکنید که خدا بخاطر این برخوردها به این خانواده لطف ویژه میکند.
فقر محبت و بزرگ شدن مشکلات
محبت باعث میشود فشار تنگنای اقتصادی در یک خانواده کمتر دیده شود. در عوض فقر محبتی باعث میشود فقر اقتصادی شدیدتر دیده شود. هرچقدر محبت کمرنگ شود، تنگناهای اقتصادی بیشتر دیده میشود. یک نان خالی سر سفره باشد ولی همدیگر را دوست داشته باشیم و بخوریم بیشتر از این کیف دارد که سفره پر زرق و برق باشد ولی من و تو همدیگر را دوست نداشته باشیم. این نان خالی وقتی کنار محبت میآید، یک چیز دیگر میشود. ما مشکلاتی داریم که شاید حل این مشکلات دست ما نباشد ولی میتوانیم یک افزودههایی کنار این مشکلات داشته باشیم، که این مشکل زورش به ما نرسد.
توجه به داشتهها
به داشتههایمان فکر کنیم. شیطان اینطور مواقع سراغ ما میآید و فقط نداشتهها را بررسی میکند. اگر وضعیت اقتصادی من بد است، ولی همسری دارم که سالم است. الحمدلله دو تا بچه سالم دارم. من داشتههای کمی ندارم ولی نداشتهها گاهی انقدر برجسته میشوند، که نعمتها به چشم نمیآید.
سعدی در گلستان تعریف میکند که مضمونش این است: از اینکه کفش نداشتم ناراحت بودم، کسی را دیدم که پا نداشت. خیلی قشنگ است. به داشتههایمان فکر کنیم.
به خدا فکر کنیم
به خدا هم فکر کنیم. بعضی وقتها شاید این مشکلات برای این است که زندگی ما را به سمت خدا ببرد. یک جملهای هست دلگرم کنندهترین جمله عالم است. «خدا هست و خدا همه کاره هست» من به این آیه قرآن که میرسم خیلی کیف میکنم، «لَهُ مَقالِیدُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ» (زمر/۶۳) کلیدهای آسمان و زمین دست خداست. «وَ فِی السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَ مَا تُوعَدُونَ» (ذاریات/۲۲) و روزی شما با همه وعدهها که به شما میدهند در آسمان است.
خدا همان خداست
خدا هست. گاهی شاید چون فراموش کردیم خدا هست یک مشکلاتی برای ما پیش میآید، این سنت الهی است. نقص در اموال و انفس و ثمرات، برای ابتلای ماست. یکی از ذکرهایی که نمازخوانها در طول روز به شدت تکرار میکنند و پر تکرارترین ذکری که شب و روز میگوییم: الله اکبر است. خدا خیلی بزرگتر از این است که بتوانیم توصیفش کنیم. خدای ارزانی و خدای گرانی یکی است.
ما فکر میکنیم خدای گرانی زورش کمتر از خدای ارزانی است. خدا همان، خدای موسی و خدای یوسف است. در بعضی دعاها خدا را این طور میخوانیم: «اله ابراهیم» این همان خدایی است که ابراهیم را از آتش بیرون کشید. همان خدایی است که یوسف را از چاه بالای تخت رساند. ما بندگی کنیم، خدا، خداییاش را بلد است! گاهی ما میخواهیم خدایی کنیم به مشکل میخوریم.
ادامه دارد …
برگرفته از صحبتهای حجت الاسلام عباسی ولدی ، در برنامه سمت خدا
از سخنان آیت الله کلباسی هم بزارید لطفن
با تشکر از عنایت شما. بله به روی چشم. انشاالله متن سخنرانی های ایت الله کلباسی به زودی در سایت بارگذاری خواهد شد