اگر بگوييم همه مخلوقات را خداوند آفريده، با توجه به اينكه هرچه خالقِ شئ به شئ داده باشد، بايد خودش داشته باشد و به اصطلاح «مُعْطِيِ شِيْئ، فاقِد شيئ نيست» آيا اين اشكال پيش نمیآيد كه پس خداوند بايد خاصيت مخلوقات را داشته باشد؟ مثلاً بايد شيرينی شكر و شوری نمک و خاصيت ساير مخلوقات را داشته باشد؟
طبق حركت جوهری، عالم ماده، دائماً یک عالم جدید است. مثل نور اتاق كه دائماً نور جدید است؛ و به همین جهت هم عالم در قبضه مطلق اراده خداوند است و اگر یک لحظه اراده كند كه فیض خود را به عالم نرساند، تمام عالم یک سره نیست و نابود میشود. پس علت موجود بودن و تحقق دائمی این عالم، به جهت فیض دائمی از عالم مافوق است. و لذا از طریق برهان حركت جوهری میتوان یک ذات قیومی را كه دائماً به این عالم، فیض میرساند تا آن را باقی و كامل كند، اثبات كرد.