فضیلت عقل از منظر حضرت علیبنموسی الرضا(علیه السلام) و تشویق مردم به تعقل
اساساً قرآن کریم ندا سر میدهد که هدف از وجود انسان عبادت است.(وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ/ سوره ذاریات آیه۵۶)
انسان عابد کسی است که به غایت خلقت خود رسیده است و در مقابل، انسان منکر و شریر آن کسی است که همچون سوارکار درماندهای، نه مرکوبی باقی گذاشته، نه مسافتی پیموده است.
بالاترین مرتبه عبادت
عبادت دارای مراتبی است که بالاترین مرتبه آن تفکر در مبدأ حقایق اشیا و علت پدیدآورنده و مدبر آنهاست. چنان که حضرت رضا(علیه السلام) میفرماید: لیس العباده کثره الصلاه و الصوم، إنّما العباده التفکّر فی أمر الله عزوجل (مسند امام رضا(علیه السلام)، ج ۱، ص ۳٫)
عبادت به فراوانی نماز و روزه نیست، بلکه عبادت تفکر در امر خدای والاست. زیرا تفکر درباره معبود قهراً عبادت عملی را به همراه میآورد؛ ولی این علم و آن عملی که به دنبال آن میآید، در یک درجه ارزش نیستند. زیرا علم اصل است و عمل فرع آن؛ علم درخت طوبی است و عبادت بدنی، میوه آن.
علم، حیات قلب
چنان که حضرت رضا(علیه السلام) میفرماید: إنما العلم حیاه القلوب من الجهل و ضیاء الأبصار من الظلمه و قوه الأبدان من الضعف. یبلغ بالعبد منازل الأخیار و مجالس الأبرار و الدرجات العُلی فی الدّنیا و الآخره. الذّکر فیه یعدل بالصیام و مدارسته بالقیام، به یطاع الرّب و یُعبد و به توصل الأرحام و یعرف الحلال من الحرام، العلم أمام العمل و العمل تابعه یلهم به السّعداء و یحرمه الأشقیاء، فطوبی لمن لم یحرمه الله منه حظّه (مسند امام رضا(علیه السلام) ج۱، ص ۷)
علم قلبها را از جهل بیرون میسازد و به آنها حیات میبخشد و دیدگان را از تاریکی بیرون میآورد و به آنها نور میدمد. علم، بدنها را از ضعف و ناتوانی میرهاند و به آن نیرو میبخشد. علم، بنده را به جایگاه شایستگان و مجالس نیکان و درجات عالی دنیا و آخرت میرساند. مذاکره علمی، معادل روزهداری است و تدریس علم، همسان نماز است. به واسطه علم، پروردگار اطاعت و عبادت میشود و به واسطه علم صله رحم محقق، و حلال و حرام شناخته میشود. علم، پیشگام عمل است و عمل پیرو آن، سعادتمندان از علم بهره میگیرند و شقاوتمندان از آن محرومند، خوشا به حال کسی که خداوند بهره علم را بر او حرام نکرده است.
اصل وجود انسان خرد اوست
این امور در بیان محاسن علم، بدان دلیل است که اصل وجود هر انسانی خرد اوست و علم سبب میشود انسان خردمندتر شود. بنابراین اصل انسان همان علم است، اصلی که انسان باید به آن برسد. چنانکه حضرت رضا(علیه السلام) میفرماید: ضالّه المؤمن(همان ص۶)؛ علم گمشده مؤمن است. که در باغ ولایت پنهان گشته است. از این رو مؤمن باید در آن باغ رود تا گمشدهاش را بیابد.
زنده کردن امر ائمه اطهار
چنان که حضرت رضا(علیه السلام) میفرماید: رحم الله امرء أحیی أمرنا؛ خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را زنده کند. به ایشان عرض شد: چگونه امر شما را زنده میکند؟ حضرت رضا(علیه السلام) در پاسخ فرمود: یتعلّم علومنا و یعلّمها الناس، فإنّ الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتّبعونا(همان، ص ۲۵۸)
کسی که علوم ما را فراگیرد و آن را به مردم بیاموزد، امر ما را زنده کرده است، چون اگر مردم از سخنان زیبای ما آگاه گردند، قطعاً از ما پیروی خواهند کرد.
مراد از علم
مراد از علم در این حدیث، علم به خداوند و اسمای حسنای او و علم به ملائکه و کتابهای الهی و رسولان اوست. و نیز آگهی از «اول» و «آخر» و «ظاهر» و «باطن» بودن خداست، همچنین علم به صاحب حکم بودن خدا و این که مصیر و بازگشت انسانها به سوی اوست. بنابراین هر دانشی جز این معلومات در حقیقت زائد است و علم شمرده نمیشود. زیرا علم سه قسم است؛ آیه محکمه أو فریضه عادله أو سنّه قائمه (همان، ص ۲۸۴)
؛ علم خداشناسی؛ تزکیه و تهذیب اخلاق، احکام شرع. مراد از زنده کردن امر ائمه اطهار(علیهم السلام) این است: اصولی را که از ایشان به ما رسیده است، بشناسیم و بفهمیم (مسند امام رضا(علیه السلام) ج۱، ص۱۵و ج۲، ص۸۶) و فروع و نتایج آن اصول را بدون افزایش و کاهش ، دریابیم.
درک روایات
پس زنده کردن امر ائمه اطهار(علیهم السلام) به این معنا نیست که سخنان ایشان را روایت و الفاظ آن را از جایی به جای دیگر منتقل کنیم. چنانکه حضرت رضا(علیه السلام) میفرماید: کونوا دراهً و لا تکونوا رُواه حدیث تعرفون فقهه خیرٌ من ألفٍ تروونه (همان، ص۸ ) بر آن باشید که احادیث را دقیقاً درک کنید، نه فقط آنها را روایت کنید. فهم و درک یک حدیث بسیار بهتر از روایت کردن هزار حدیث است.
تفکر در امر خدای متعال که حضرت رضا(علیه السلام) آن را اصل عبادت و مغز آن خواند، در صورتی محقق میشود که آیات انفسی خداوند و نیز دیگر آیات او شناخته شود تا از این طریق امر الهی نیز روشن شود. شمار اندکی از اولیا، خدای والا را به واسطه خود او میشناسند، از این جهت برای شناخت او نیازی به آیات انفسی ندارند و غیر او را نیز به واسطه او میشناسند.
بهترین راه
شناخت آنان نسبت به خداوند چنین نیست که او را به واسطه چیز دیگری غیر از او بشناسند. زیرا برای غیر او درخششی که خداوند فاقد آن باشد، وجود ندارد، به گونهای که در پرتو آن درخشش خداوند ظهور یابد. مهم آن است که مسیر شناخت نفس، بهترین راه برای رسیدن به پروردگار است.
چنانکه حضرت رضا(علیه السلام) میفرماید: من حاسب نفسه ربح و من غفل عنها خسر … أفضل العقل معرفه الإنسان نفسه ( مسند امام رضا(علیه السلام)، ج ۱، ص ۳۰۲ و ۳۰۴)
کسی که نفس خود را حسابرسی کند، سود برد و کسی که از آن غافل گردد، آسیب میبیند … عقل برتر آن است که انسان نفس خود را بشناسد. چون شناخت نفس، از جهت ذات و صفات و افعال، به سان نردبانی راهگشا برای شناخت پروردگار است. پس تفکر در امر خداوند از طریق شناخت آیات انفسی، از تفکر در امر او از طریق شناخت امور دیگر بهتر است.
تنها معیار در شناخت امور
چنانکه تعبد به شناخت نفس از تعبّد نسبت به امور دیگر بهتر است.
تنها معیار در شناخت امور همان علم اولی ضروری یا علم بدیهی است و آنچه به این علم منتهی شود. این علم بدیهی تنها از طریق عقل شناسایی میشود و حس و تجربه یا نقل و روایت در شناخت آن نقش ندارد. بنابراین معرفت حقیقی در گروِ عقل خالصی است که از آشوب جدال و دسیسه خیال پیراسته است. در این خصوص این السکیت از حضرت رضا(علیه السلام) پرسید: امروز حجت خداوند بر خلق چیست؟ حضرت(علیه السلام) فرمود: العقل؛ یعرف به الصادق علی الله فیصدقه و الکاذب علی الله فیکذّبه؛ عقل است که با آن انسان راستگو شناسایی شده، راستی او گواهی میشود و نیز دروغگو شناخته شده، دروغ او گواهی میشود. ابنالسکیت میگوید: به خدا سوگند که این پاسخ تمام است. (کافی، ج ۱، ص ۲۵، کتاب عقل و جهل، ح ۲۰)
تنها به برکت عقل …
زیرا تنها در سایه شناخت خداوند و اسمای حسنای او همچون ربوبیت و هدایت و … میتوان پیامبر صادق را از مدعی دروغین پیامبری تمیز داد. امّا شناخت خداوند تنها به برکت عقل خالص و پاک و برهان محض است. چون حس، توانایی شناخت خداوند را ندارد. زیرا او موجودک است که دیدگان توان درک او را ندارند، با اینکه او همه دیدگان را میبیند و خداوند لطیف و خبیر است.
ادامه دارد …
منبع: کتاب فلسفه الهی از منظر امام رضا علیه السلام نوشته آیت الله جوادی آملی
ثبت دیدگاه