فلسفه حجاب چیست؟
آیا آیهای از قرآن به آن اشاره دارد؟
کارشناس : حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد کلباسی اشتری
یکی دیگر از مسائلی که به شکل بدعتی غلط کمکم در میان جامعه رواج مییابد کوتاهی در مسئله حجاب است که با این پرسش بنیادین آغاز میگردد که اساساً فلسفۀ حجاب چیست و اصولاً چرا اسلام اصل حجاب را برای زنان وضع کرده است؟
با نهایت تأسف و تعذّر، با نگاهی در جامعه مشاهده میشود که این پرسش و شبهه به گونهای در میان جوانان رواج یافته است که مسئله بیحجابی و یا بدحجابی علاوه بر طول سال در ایام مقدس سال نظیر روز عاشورا نیز در جامعه متبلور شده و پوششهای ناشایست و آرایشهای غلیظی که مصداق محرّمات الهی است، جزو آداب و اصول بیرون رفتنهای برخی از زنان شده و از آن سوی این ماجرای غمانگیز و تأسفبار، مردانی نیز هستند که هیچگونه خودداری در برابر نگاههای حرام از خود ندارند و نگاههای حرام جزء عادتهای رذیلانۀ این قسم از مردان معتاد گشته، چرا که گناه نیز همچون مواد مخدر و اعتیادآور در جان این دسته از افراد رخنه کرده به نوعی که ترک این عادت برایشان بسیار دشوار مینماید.
حال نکته در اینجاست که آیین مقدس و آسمانی اسلام در قبال مسئله حجاب چه میگوید و اساساً فلسفۀ حجاب از دیدگاه اسلام چیست؟
پاسخ:
بهعنوان مقدمه باید بیان شود که مسئله حجاب در اسلام در قبال یک غریزۀ سرسخت و سنگینی که دوجنس مخالف نسبت به یکدیگر دارند تشریع شده است و از آنجا که در میان جوامع بشری محافظت از شی گرانبها امری رایج میباشد و آن را در محفظهای نظیر گاوصندوق قرار میدهند، در اینجا نیز حجاب همانند گاوصندوق امنی برای جسم لطیف و گرانسنگی به نام زن است بدین معنا که زن را از معرض دستبرد چشمان نا اهلان و نامحرمان مصون میدارد بنابر این حجاب، سدّی است در مقابل این دستبرد نگاههای هوسآلود.
دیگر اینکه برخی مدّعیاند که مسئله حجاب در قرآن نیامده و یا به دنبال سوره و آیهای که خداوند متعال این امر متعالی را در آن تشریع فرموده هستند که در پاسخ باید بیان شود که در قرآن پانزده آیه وجود دارد که برخی با صراحت و بعضی با کنایه به تبیین مسئله حجاب میپردازند و طی این آیات زنان مؤمنه و مسلمان موظف گشتند که خود را در این حفاظ امن و مأمن امنیت تن و جان قرار دهند که البته به حکم عقل هر انسان صاحب خردی، اشیای گرانبها را شایستۀ مراقبت و محافظت میانگارد.
قرآن کریم حکمی دوسویه تشریع میدارد که از یک سوی این حکم بر زنان مسلمان لازم است این پوشش اسلامی خاص را مراعات کنند و اما از آن سوی این قانون اسلامی مردان نیز موظف گشتهاند نظمی به نگاههای خود داده و از هرگونه نگاه حرام بپرهیزند.
حال به بررسی چند آیه از قرآن کریم میپردازیم:
آیۀ اول:
«وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَى»
«و در خانههای خویش بمانید و آنگونه که زنان در روزگار جاهلیت نخست نمایان میشدند، در میان مردم نمایان نشوید» (احزاب / آیه ۳۳)
مقصود از برج در عبارت «لاتبرجن» در این آیه شریفه این است که زنان در روزگار جاهلیت همانند ساختمانهای بزرگ و چندطبقه با نماهایی زیبا که چشم هر بینندهای را به خود خیره میکرد و نگاهها به دنبال آن میرفت، خود را در معرض دید عموم قرار میدادند و با چهرههایی نظیر اینگونه برجها در جامعه ظاهر میگشتند و نگاه مردان را به دنبال خود میخریدند که خداوند متعال در این آیه شریفه از این عمل زنان نهی میفرماید «ولاتبرجن تبرج الجاهلیه» بدین منظور که نگاه مردان را به دنبال خود نخرید و در پی حکم الهی زیباییهای خود را بپوشانید.
آیۀ دوم:
«…وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ …»
«و اطراف مقنعۀ خود را بر گردن و سینۀ خویش بیندازند…»
میفرماید: باید زنها سراندازی بیندازند که با این سرانداز گردن و سینۀ خود را بپوشانند، اینکه میگوید گردن و سینۀ خود را بپوشانند، علیرغم اینکه سینه خود با لباس پوشیده است بدین معنی اشاره دارد که لازم است زنان برجستگیهای بدن را نیز بپوشانند که طبعاً در تطبیق با جامعۀ امروزی پوشیدن مانتوی تنها اگرچه جایی از بدن نمایان نباشد اما معرّف برجستگیهای بدن باشد، حجابی کامل و مطابق این حکم و آیۀ الهی نیست. چرا که ابن عباس پسرعموی امیرالمؤمنین علی؟ع؟ میگوید: «پای مکتب علی؟ع؟ زانو زده و تفسیر یاد گرفته و با این آیه زن باید زیرگلوی خودش، دور گردنش، سینههای خودش و موی سرش را بپوشاند»
آیۀ سوم که صراحتاً به مسئله حجاب اشاره میکند:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً
«ای پیامبر، به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنه بگو بخشی از مقنعههای خویش را به خود نزدیک کنند تا گردن و سینۀ آنان آشکار نشود، این پوشش نزدیکترین راه است برای اینکه آنان به عفت و حجاب شناخته شوند و در نتیجه مورد آزار فاسقان قرار نگیرند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است»
برای اینکه خداوند صریحاً شخص رسولالله؟ص؟ را مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید ابتدا به زنانت و سپس به دخترانت و بعد هم به زنان مؤمنه بگو تا جلباب یعنی سراندازهای خود را به هم نزدیک کنند و بدن خویش را بپوشانند چرا که این روش بهترین وسیلهای است برای اینکه زنان با پوشش، شناخته شوند و حکمت و علت این نوع شناخت عمومی نیز عدم اذیت و آزار زنان توسط مردان میباشد و طبیعی نیز میباشد که دائماً در سطح هر جامعهای افرادی دارای امراض و اغراض غیر طبیعی وجود دارند که چهرههای آرایش کرده و لباسهای غیرشرعی نظر آنان را به خود جلب کرده و موجبات آزار و اذیت آنان را فراهم میآورند.
اما ممکن است نیت و هدف بسیاری از زنان برای آرایش چهره و پوشیدن لباسهای نامتداول، هوس بازی و شهوترانی نباشد بلکه یک نوع عادت باشد که بعد از آنی که عدهای این رفتار را با نیت سوء در جامعه رواج دادند و به شکل بدعتی غیرشرعی ترویج یافت، دیگر بسیاری از زنان به این مسئله عادت کردهاند بدون اینکه نیت سوء و غیرشرعی داشته باشند، لکن نتیجۀ این رفتار همان اذیت و آزاری است که خداوند متعال در این آیه بدان اشاره دارد، چه نیت شخصی فرد غیرشرعی باشد و چه فرد از سرعادت به این رفتار دچار شده باشد که جملۀ آخر این آیه یعنی «و کان الله غفوراً رحیما» روشن میسازد که افرادی که به عمد و یا به عادت دچار خطا گشتند، خداوند بسیار بخشنده و مهربان میباشد و در صورت برگشت بهترین توبه پذیران است.
بنابراین خداوند متعال در تشریع این قانون گرانمایه و ارزشمند بهعنوان قانونگذاری جامع الاطراف، نمای جوانب وجودی انسان را لحاظ کرده و حکمی صادر کرده که اولاً مصونیت جنبۀ روان بشر را تأمین مینماید و ثانیاً جامعۀ انسانی را از سقوط در پرتگاهی مهلک نجات میدهد، چرا که حکم حجاب بهعنوان حکمی بنیادین و ریشهای زمینۀ این هبوط خوفناک بشر را زائل مینماید و در تأیید این مدعا کافی است گزارش شخصی به نام مستر همفر را مطالعه نموده، وی که جاسوس کارکشتۀ انگلیسی است، حدود چهل سال در کشورهای اسلامی نظیر ترکیه، عربستان سعودی، عراق، لبنان، سوریه، مصر و ایران برای بریتانیا جاسوسی کرده است و لکن در اثنای جنگ جهانی دوم خاطرات وی به دست آلمانها افتاد و در روزنامۀ اشپیگل آلمان، در چندین شماره چاپ شده و در کشور ما نیز در چندین نوبت به چاپ رسیده است. مستر همفر در جاسوسیهای خود برای کشور متبوعش مینویسد که در کشورهای اسلامی و در میان مسلمانان تا وقتی که انگلستان نتواند حجاب را از سر مسلمانان بردارد به موفقیتی نخواهد رسید، بدین معنی که رمز اول موفقیت دشمنان اسلام و دین الهی، برداشتن مسئله حجاب از میان زنان مؤمنه و مسلمان است.
در ادامه نکتهای را اضافه میکند مبنی بر اینکه در کشورهای شیعی و ملتهای شیعه به غیر از گرفتن حجاب، گرفتن امام حسین؟ع؟ از این مردم نیز شرط دوم است چرا که وقتی عاشورای اباعبدالله؟ع؟ فرا میرسد گویا خون حسین؟ع؟ در رگهای شیعه به جوشش در میآید و تمامی اینها با اباعبدالله؟ع؟ بیعتی دوباره میکنند و به یکباره تمام آنچه را که ما با تلاشهایمان بافتهایم رشته میشود و این بدین معناست که دشمن اهمیت و ارزش این حکم الهی را بسیار خوب فهمیده لکن برخی تبلیغات سوء موجب میشود که زنان مسلمان از این مسئله غافل شوند و در رد آن بهانههای مختلف بیاورند.
بنابراین از آنجا که جامعه یک مجموعه به هم پیوسته است و تمامی اعضای آن با هم در ارتباطاند، مسئله حجاب یک امر شخصی و فردی نمیباشد و تمامی جامعه را تحت الشعاع خود قرار میدهد و این همانند فردی است که با خریداری بلیت سوار کشتی شده است و شروع به سوراخ کردن کف کشتی مینماید و زمانی که با اعتراض اهالی کشتی مواجه میشود میگوید پول دادهام و بلیت گرفتهام و این مکان حق شخصی من است در حالیکه غافل است اگرچه نشستن در این مکان خاص حق شخصی وی است.
لکن عمل او مجموعۀ کشتی را به ورطۀ غرق شدن میکشاند، بنابر این کسی در این جامعۀ به هم پیوسته نمیتواند مدّعی شود که هر کسی به دین خویش و رفتار من به کسی ضرر وارد نمینماید چرا که همگی جامعه سوار بر یک کشتی واحد هستند و اگر تنها یک فرد این کشتی را سوراخ کند تمامی اهالی کشتی را در معرض خطر قرار میدهد، لذا همانگونه که خداوند در قرآن کریم میفرماید که پیامبر؟ص؟ از ایمان نیاوردن برخی دق میکند و غصه میخورد، تمامی مسلمانان نسبت به خود، خانواده، بستگان و جامعۀ خود مسئولیت دارند در مقابل بدعت عمومی که متأسفانه هر روز در جامعه رواج بیشتری مییابد، بایستند و روشنگری نمایند تا این مسئله بدحجابی و عدم فهم واقعی و دقیق از مسئله حجاب در جامعۀ اسلامی حل شود و فرهنگ اصیل و منطقی و عقلایی اسلام از فرهنگ مادّی و زمینی و برآمده از عواطف و نیازهای فردی غرب متمایز شود و همانگونه که امام صادق؟ع؟ میفرمایند: «حیا و ایمان به یکدیگر وابستهاند و اگر یکی از این دو از بین رفت آن یکی نیز از بین میرود» همگان برای اشاعۀ ایمان درمیان مسلمانان موظفاند از زوال حیا و عفت در جامعه جلوگیری نمایند و جهت احیای حیا و حجاب اسلامی تبیین و روشنگری نمایند.
اما نکتۀ دیگری که در باب پوشش باید مورد توجه قرار داد، جایگاه برزخی است که برخی در آن قرار گرفتهاند از یک سو ارادۀ رعایت حجاب را دارند و از سویی دیگر مصرّند بر اینکه همشکلی با عرف را در پوشش خود ایجاد کنند و حجاب و چادری نازک را بهعنوان پوشش قرار دهند که موجب پوشش حقیقی نمیشود.
اما نتیجۀ بیحجابی و بدحجابی والدین بلوغ زودرس فرزندان است و خود به لحاظ روانشناختی و پزشکی فاجعهای بزرگ محسوب میشود چرا که گاهی پسران در سنین ۱۰ – ۱۱ سالگی و دختران در سنین ۷ – ۸ سالگی بالغ میشوند.
ثبت دیدگاه