سوال
لطفا درباره تأثیرگذاری معلمان و مربیان توضیحی بفرمایید.
پاسخ علامه جعفری
یکی از ارکان تربیت، مربی و معلم است و معلمان به سه دسته تقسیم میشوند:
یک دسته معلمانی که فقط توجیه کننده بعدِ ماشینی بشر هستند و به ابعاد متعالی او توجه ندارند.
دسته دوم معلمان و مربیانی که خود را با انسانهایی مواجه میبینند که تحت تأثیر عوامل اجتماعی قرار دارند. ولی این معلمان تلاش نمیکنند تا وضع بشر را از وضع کنونی به وضعیتی بالاتر سوق دهند.
دسته سوم، گروهی از معلمان هستند که هم به بعدِ ماشینی انسان توجه دارند و هم به بعدِ فوق ماشینی وی. یعنی میدانند که انسان دارای روح است و در روح نیز استعدادهای نهفته فراوانی وجود دارد که اگر شکوفا شود، انسان را به مراحل والای کمال میرساند.
شرایط معلمان و مربیان واقعی
اول – معلم و مربی باید آن چه را که میخواهد تعلیم دهد، ابتدا در خود داشته باشد.
دوم – معلم و مربی باید با اخلاص باشد و به کاری که انجام میدهد، ایمان داشته باشد.
ذات نایافته از هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش؟
خشک ابری که شود زآب تهی ناید از وی صفتِ آب دهی
کسی که چیزی را ندارد چگونه میتواند آن چیز نداشته را به دیگری بدهد؟ اگر فرد به دروغ ادعا کند که من چیزی دارم از من بگیرید، سرانجام روزی دروغ بودن سخنش آشکار خواهد شد، زیرا هشیارانی در میان مستان وجود دارند. اگر آدمی چیزی را که به آن یقین ندارد بگوید جامعه از او نخواهد گذشت.
سخن بدون علم
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: أَقَوْلاً بِغَیْرِ عِلْمٍ آیا بدون علم سخن میگویید؟ (نهج البلاغه،خطبه۲۹)
این چه قانون و انسانیتی است که آن چه را نمیدانید بیان میکنید؟ اگر بشر به مقدار علم خود به میدان میآمد و سخن میگفت هرگز دردهای ما تا این اندازه بیدرمان نبود. علی علیه السلام فرمود: «اگر جهّال از ادعای علم داشتن دست بر میداشتند، وضع بشر بهتر از این میشد.» تاریخ پر است از این مسائل، در جایی دیدم فردی بدون آن که دربارۀ جبر و اختیار اطلاعاتی داشته باشد، مطالبی را بیان کرده است. نباید بدون اطلاع و تحقیق دربارۀ آن نوشت. جبر و اختیار مسئلهای عمیق و حساس است. آدم هر چه فکر میکند میبیند باز هم مسئله جای فکر دارد. بعضی از افراد مسائلی را به طور سطحی مطرح میکنند و چون خودشان قانع میشوند گمان میکنند دیگران هم قانع خواهند شد.
خداوند ناظر بر کارهای ماست
فقط ما این را بدانیم که از عالم بالا خدایی ناظر بر کارهای ماست. أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى. آیا نمیدانی که خدا میبیند و میشنود؟ (سوره علق، آیه۱۴)
اگر انسان به این مطلب ایمان داشته باشد؛ دیگر آن چه را که نمیداند هرگز بر زبان جاری نمیسازد. اجازه بدهید مطلبی را بگویم که شاید مفید واقع شود. مطالبی که بشر به عنوان علم مطرح میکند همیشه انکشاف صد در صد نیست. از آغاز تمدنها همواره ادعای علم مطرح بوده و به دنبال آن هم اثبات و نفیها گفته شده است. برخی عالمان گفتهاند ما برای مدعای علمی خود، فقط قدری دلیل داریم. مثلاً ۸۵ درصد حدس میزنیم که مطلب اینگونه باشد.
اگر همه اینگونه عمل میکردند، خدا میداند که معرفت بشری به کجا میرسید و چقدر افراد کمتری تلف میشدند. جوابِ افرادِ تلف شده را با ادعای علم چگونه خواهیم داد؟ چه اشکالی دارد که یک عالم بگوید پارهای از مطالب من استدلال دارد و مقداری هم مرا به خود جلب کرده است.
یکی از بزرگترین فیزیکدانان این قرن قرن بیستم میگوید: زیبایی قضیه نسبیت، مرا به خود جلب کرد و در نتیجه من به آن گرایش پیدا کردم. خدا توفیقش دهد که گفت: ذوق من در اینجا دخالت داشته است. در مسائل علمی باید وجدان خیلی اوج داشته باشد تا انسان ادعای قطعیت نکند بلکه :بگوید ظن و گمان من این است.
ثبت دیدگاه