صاحب بن عباد دانشمند شهیر و وزیر سیاستمدار آلبویه در چنین روزی از سال ۳۸۵ هجری قمری چشم از جهان فروبست.
نام اصلی او، ابوالقاسم اسماعیل فرزند ابوالحسن عباد، لقبش «صاحب» و معروف به «صاحب بن عباد» و «کافیالکفاه» که در سال ۳۲۶ق در طالقان یا اصطخر فارس چشم به جهان گشود. صاحب بن عباد، ادیب، شاعر، کاتب، دانشمند و فقیه و وزیر سیاستمدار و باتدبیر دولت آلبویه بود.
دوران کودکیاش را در زادگاه خود به فراگیری علوم مقدماتی گذراند. علم احکام و حدیث را از پدرش که ملقب به شیخالامین بود، آموخت و بعد از فوت او، زیر نظر مادرش علوم دیگر و قرائت قرآن را یاد گرفت تا زمانی که به اصفهان رفت و آنجا از محضر استاد بزرگی چون احمد بن فارس رازی نحوی و بعد عبدالله بن فارس استفاده کرد.
در جوانی به خدمت ابوالفضل بن عمید وزیر رکنالدوله رسید و مدتها کاتب خاص او و مصاحب او شد و از همینرو، لقب «صاحب» گرفت که مصاحب و همنشین «ابن عمید» بود و بعدها هم همیشه این لقب با او بود و مدتی بعد مؤیدالدوله پسر رکنالدوله که بهجای پدر نشست، صاحب را وزیر خود کرد و چون مؤیدالدوله در سال ۳۷۳ق از دنیا رفت، برادرش فخرالدوله بر روی کار آمد که «صاحب بن عباد» را بر منصب وزارتش ابقا کرد.
او آنقدر از خود درایت و کفایت نشان داد که در «ری» مدت (هجده سال و اندی) در دولت آلبویه، مقام وزارت را بر عهده داشت. او چون خود دانشمندی بزرگ بود، قدر دانشمندان را خوب میدانست بهطوریکه سالی ۵۰۰۰ دینار اختصاص به فقها و محدثین داده بود و در احترام آنها سخت کوشش میکرد و اوقات فراغت خود را با آنان میگذراند.
صاحب بن عباد، کتابخانه بزرگی در «ری» داشت و تعداد کتابهایش را بیشتر از صد هزار جلد نوشتهاند. هیچیک از پادشاهان و وزراء، کتابخانه او را نداشتهاند. ۴۰۰ شتر کتب کتابخانه او را حمل میکردند و زمانیکه به مسافرت میرفت، فقط ۳۰ شتر کتب ادبی او را برای مطالعهاش حمل میکردند (در این موضوع برای کسانی که با تاریخ زندگانی صاحب و مقام علمی و ادبی او آشنایی دارند، جای تعجب نیست).
هنگامیکه این مرد کمنظیر تاریخ اسلام، حدیث درس میگفت، آنقدر جمعیت در مجلس بود که شش نفر با فاصله ایستاده بودند تا سخنان او را برای شاگردان بازگو کنند. او که از هوش و ذکاوت سرشاری، بهره داشت، توانست بهعنوان یگانه روزگار، دارای اشعار نیکو باشد و در فصاحت و بلاغت در شعر و نثر به کمال و شهرت برسد؛ همیشه دربارش از شعرا و ادبا موج میزد.
او بارها بر اشعار «متنبی» شاعر زبردست عرب خرده میگرفت، و همیشه شیفته اشعار «سید رضی» و مقام بلند ادبی او بود، تا جائی که شخصی را به بغداد فرستاد تا اشعار سید رضی را برایش بیاورد. در آن زمان که «سید رضی» ۲۶ سال سن داشت، قصیدهای بیشتر از ۱۲۰ بیت نغز و دلکش در توصیف قلم و کمالات «صاحب بن عباد» سرود، که هماکنون در دیوان او موجود است.
تمام دانشمندان معاصرش، این نابغه نامی را به عالیترین وصف ستودهاند از جمله، ثعالبی در «تیمهالدهر» مینویسد که نمیدانم با چه عبارتی مقام بلند او را در علم و ادب، و جلال شأنش را در جود و کرم و نیکوئیهای بیپایانش را شرح دهم. ثعالبی این کتاب را در شرح حال صاحب و شعرای عصر او نوشته است. یاقوت حموی میگوید: پانصد شاعر در مدح او شعر سرودهاند.
شیخ صدوق فقیه و محدث عالیقدر شیعه هم بهخاطر خصال معنوی و ارادتی که صاحب به ائمه معصومین علیهمالسلام داشت، او را بزرگ میشمرد و میگوید من کتاب «عیون اخبارالرضا» را برای کتابخانه او که امید است به وجود او، پایدار باشد، نوشتم. زیرا چیزی سراغ ندارم که نزد او از علوم اهل بیت (ع)، نفیستر و بهتر باشد.
با اینکه صاحب بن عباد، یک وزیر دانشمند شیعی بود، اما به لحاظ اینکه اکثریت مردم ایران در آن زمان پیرو مذهب تسنن بودند، قاضی عبدالجبار معتزلی، دانشمند معروف را به «ری» دعوت کرد و او را «قاضیالقضات» ایران کرد و خیلی زیاد به او احترام میگذاشت. لذا در باب مذهب صاحب، بعضی مذهبش را شیعه اثنیعشری میدانند، بعضی سنی معتزلی و برخی او را در اصول معتزلی و در فروغ، اثنیعشری گفتهاند، ولی آنقدر دلائل زیادی است بر اینکه او شیعه اثنیعشری است و این از صراحت کامل برخوردار میباشد.
علیرغم همه این فضائل و کمالاتی که او داشت و حتی دشمنانش نتوانستند منکر فضائلش بشوند ولی او بدخواهان و دشمنانی داشته که از معروفترین آنها، علی بن محمد معروف به ابوحیان توحیدی است که در فاصله سالهای ۳۱۲ق تا ۴۰۰ق زندگی میکرد. او کتابی در ذم و قدح ابن عمید و صاحب بن عباد تألیف کرد که در آن به عیبجوئی و استهزاء صاحب پرداخته و او را بسیار متکبر و خودخواه و در سجعگویی او بسیار تأکید کرده است.
صاحب، بیش از ۳۰ کتاب پرارج تألیف کرده و علامه امینی در کتاب «الغدیر» ۳۵ کتاب ذیقیمت او را در علوم و فنون مختلف اسلامی و غیر اسلامی نام میبرد. به علم حدیث رغبت خیلی زیادی داشت و میگفت «هرکس علم حدیث را فرا نگیرد، شیرینی اسلام را درک نمیکند».
از جمله آثار مهم صاحب بن عباد بهویژه در علوم ادبی عبارتاند از: ۱- الابانه عن مذهب اهل العدل بحجج القرآن و العقل (در بیان برخی اصول عقاید معتزلیان)؛ ۲- کتاب «الامامه» (در برتری امیرالمؤمنین علیهالسلام در امامت و خلافت اسلامی بر دیگران)؛ ۳- اسماء الله تعالی؛ ۴- الواقف و الابتداء؛ ۵- المعارف؛ ۶- زیدیه؛ ۷- دیوان شعر الصاحب بن عباد (که این مجموعه در سال ۱۳۸۵ق در بغداد منتشر شد)؛ ۸- الاقناع (در علم عروض و قواعد شعر)؛ ۹- الکافی (در رسائل و مکتوبات ادبی و فنون نویسندگی)؛ ۱۰- الشواهد، التذکره، التعلیل، الانوار، الفصول المهذبه للعقول، کتاب طب، رساله فی احوال عبدالعظیم حسنی، رساله فی الهدایه و الضلاله و دهها کتب دیگر.
سرانجام این بزرگمرد تاریخ تشیع در تاریخ بیست و چهارم صفرالمظفر سال ۳۸۵ هجری قمری در سن پنجاه و نُه سالگی در «ری» جان به جانآفرین تسلیم کرد و به دیدار معبود شتافت. جنازهاش را بر طبق وصیتنامه او به اصفهان بردند و در محله باب «دریه» در دالان منزلش که امروزه به طوقچی معروف است، به خاک سپردند. گفتنی است که مرجع جهان تشییع علامه حاج محمدابراهیم کلباسی در معطوف ساختن توجه مردم به مقام و مرقد این عالم فاضل و وزیر شیعی، فعالیت زیادی نمود و بر این امر مداومت ورزید و مرقد ایشان را بازسازی نمودند.
ثبت دیدگاه