حدیث روز
امام علی (ع) می فرماید : هر کس از خود بدگویی و انتقاد کند٬ خود را اصلاح کرده و هر کس خودستایی نماید٬ پس به تحقیق خویش را تباه نموده است.

چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳ ساعت تعداد کل نوشته ها : 301 تعداد نوشته های امروز : 0 تعداد اعضا : 3 تعداد دیدگاهها : 15×
  • درس خارج فقه و اصول

  • درس خارج فقه و اصول

  • ۱۹ رمضان روز ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام تسلیت
    ۲۰ فروردین ۱۴۰۲ - ۲۲:۰۴
    12

    لحظه های تلخ ضربت تا شهادت حضرت در روایتی از جابر بن عبدالله انصاری آمده است که پیامبر به حضرت علی(ع) فرمود: «تو جانشین منی و تو را خواهند کشت و سرانجام محاسنت به خون سرت خضاب خواهد شد». امام علی(ع) یک عمر بی صبرانه در انتظار شهادت بود و در آخرین رمضان عمرش، حال […]

    ارسال توسط :
    لحظه های تلخ ضربت تا شهادت حضرت
    در روایتی از جابر بن عبدالله انصاری آمده است که پیامبر به حضرت علی(ع) فرمود: «تو جانشین منی و تو را خواهند کشت و سرانجام محاسنت به خون سرت خضاب خواهد شد».

    امام علی(ع) یک عمر بی صبرانه در انتظار شهادت بود و در آخرین رمضان عمرش، حال وهوای دیگری داشت. این روزها، بارها از شهادت خود خبر داد. گویا هر روز که موعد وصال نزدیک تر می شد، مولا برای رفتن، بی تاب تر و بی قرارتر می شد.

    محــراب خــــون گرفته
    وقتی آسمان و زمین به تلاطم درآمد و ندای جبرئیل پشت عالم را لرزاند، مردم کوفه فهمیدند که محراب، با خون علی(ع) رنگین شد. حسنین(ع) به سمت مسجد دویدند. عده ای از مردم خواستند امام را بلند کنند تا به نمازش ادامه دهد، اما آن حضرت، توان ایستادن نداشت. نماز را نشسته تمام کرد و از شدت زخم و زهر بی هوش شد. امام را در گلیمی خواباندند و حسن و حسین(ع) گوشه های گلیم را گرفتند و حضرت را به منزل رساندند.
    دل بخشــــنده علــــی (ع)
    ابن ملجم را نزد امام آوردند. حضرت به صورت او نگاه کرد و با صدای ضعیفی گفت: آیا من امام بدی برای تو بودم؟ آیا در حق تو لطف و احسان نکردم؟ با آنکه می دانستم تو مرا خواهی کشت، خواستم با این کار، مانع آن شوم که شقی ترین افراد باشی و از گمراهی بیرون بیایی …». ابن ملجم گریست. امام سفارش او را به فرزندش، حسن(ع) کرد: «پسرم، با او مدارا کن! نمی بینی که چگونه چشمانش از ترس در حدقه می چرخد و دلش مضطرب است». امام حسن(ع) فرمود: «پدر جان! او تو را کشت و تو مرا امر به مدارا می کنی؟!» امام فرمود: «ما اهل بیت رحمتیم. به او از غذا و آشامیدنی خودت بخوران! اگر از دنیا رفتم، او را قصاص کن وگرنه خودم داناترم که با او چه کنم و من به عفو کردن اولی هستم».
    صبـــح روز بیستــم مــــاه رمضان
    در این روز، مردم به عیادت امام رفتند. شاید این همان روزی است که یتیمان کوفه، پس از مدت ها، پدر مهربان و غم خوار خود را شناختند؛ پدری که هر شب، ناشناس به خانه هایشان سرکشی می کرد و از آنها دلجویی می نمود. محمد حنفیه می گوید: مردم وارد می شدند و به پدرم سلام می کردند. پدرم جواب می داد و می فرمود: «از من سؤال کنید قبل از آنکه دیگر مرا نیابید، اما به خاطر آسیبی که به امامتان رسیده، پرسش های خود را کوتاه نمایید» و با این سخن، ناله از جمعیت برخاست.
    در آستــــــــانه بهـشـــت
    اصبغ بن نباته می گوید: وارد خانه علی(ع) شدم، دیدم بر سر مبارک آن حضرت، پارچه زردی بسته اند و خون، مرتب از سر حضرت می ریزد. چهره امام به قدری زرد بود که میان رنگ پارچه و صورت را تشخیص نمی دادم. ناله ای کردم و خود را به دامن حضرت انداختم، او را می بوسیدم و اشک می ریختم. حضرت به من فرمود: «گریه نکن اصبغ، قسم به خداوند، من در آستانه بهشتم». آنگاه به دخترشان که به شدت اشک می ریخت، فرمود: «اگر آنچه را پدرت می بیند، می دیدی، گریه نمی کردی، ملائکه و انبیای عظام را می بینم که صف کشیده اند و همه منتظرند تا من بروم!»
    طبیبا وا مکن زخم سرم را مسوزان قلب زینب، دخترم را
    ببند آن گونه زخمم را که در قبر نبیند فاطمه زخم سرم را

    برای معالجه آن حضرت، اطبای کوفه را جمع کردند. عالم ترین آنها، زخم آن حضرت را معاینه کرد و به آن حضرت عرض کرد: وصیت کنید که این ضربت، کار خود را کرده است و دیگر تدبیری نمی توان کرد.

    شام علــــــــی گشته دیگر سحــــــر
    محمد حنفیه می گوید: وقتی شب ۲۱ رمضان شد، پدرم فرزندان و اهل بیت خود را جمع و با آنها وداع کرد. سپس وصیت کرد که ملازم ایمان و احکام الهی باشیم». اندکی قبل از شهادت، حضرت فرمود: «مرگ برای من، مهمان ناخوانده و ناشناس نیست، مَثَل من و مرگ، مَثَل لب تشنه ای است که بعد از مدت ها به آب برسد و همانند کسی است که گم شده ای ارزشمند را بعد از مدت ها بیابد.» سرانجام به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر گواهی داد و به سوی رضوان خداوند پر کشید.
    وصیت علـــی علیه السلام در واپســــین لحــظات 
    به غیر از وصیت کوتاهی که در نهج البلاغه از امام علی (علیه السلام) ثبت گردیده ، وصیت‌های دیگری نیز از ایشان در سندهای قدیمی دیده می‌شود.

    **حضرت علی (ع) پس از ضربت خوردن به فرزند بزرگوارشان امام حسن(ع) فرمود: ” پسرم! چهار چیز را به تو می‌گویم که به خاطر بسپار و به کار دار، و چهار چیز را اگر انجام ندهی، اندک زیانی به تو نمی‌رساند.”

    و اما آنهایی که باید به کار بندی:
    ۱- خرد برترین توانگری است .
    ۲- بدترین تهیدستی نادانی است .
    ۳- خودبینی، وحشتناک ترین وحشت است .
    ۴- خوش خوئی گرامی ترین حسب می باشد.
    و اما چهار خصلتی که باید از آن پرهیز نمایی:
    ۱- از دوستی با احمق که او خواهد ترا سود رساند لیکن به زیانت کشاند.
    ۲- از دوستی با دروغگو که دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور نماید.
    ۳- از دوستی با بخیل که چیزی را که بدان سخت نیازمندی از تو دریغ می‌دارد.
    ۴- از دوستی با تبهکار که تو را به هنگام سود خود می‌فروشد.( زندگانی امیر مؤمنان علی علیه السلام، ص ۱۶۸)
    ** فرزندم حسن! تو و همه فرزندان و اهل بیتم و هر کس را که این نوشته من به او رسد را به امور ذیل توصیه و سفارش مى‎کنم :
    • تقوای الهى را هرگز از یاد نبرید، کوشش کنید تا دم مرگ بر دین خدا باقى بمانید.
    • همه با هم به ریسمان خدا چنگ بزنید، و بر مبناى ایمان و خداشناسى متفق و متحد باشید و از تفرقه بپرهیزید، پیغمبر فرمود: اصلاح میان مردم از نماز و روزه دائم افضل است و چیزى که دین را محو مى‎کند، فساد و اختلاف است .
    • ارحام و خویشاوندان را از یاد نبرید، صله رحم کنید که صله رحم حساب انسان را نزد خدا آسان مى‎کند.
    • خدا را! خدا را! درباره یتیمان، مبادا گرسنه و بى سرپرست بمانند.
    • خدا را! خدا را! درباره همسایگان، پیغمبر آن قدر سفارش همسایگان را فرمود که ما گمان کردیم مى‎خواهند آنها را در ارث شریک کند.
    • خدا را! خدا را! درباره قرآن؛ مبادا دیگران در عمل کردن، بر شما پیشى گیرند.
    • امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید؛ نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.
    • خدا را! خدا را! درباره نماز؛ نماز پایه دین شماست .
    • خدا را! خدا را! درباره کعبه، خانه خدا، مبادا حج تعطیل شود که اگر حج متروک بماند، مهلت داده نخواهد شد و دیگران شما را طعمه خود خواهند کرد.
    • خدا را! خدا را! درباره جهاد در راه خدا، از مال و جان خود در این راه مضایقه نکنید.
    • خدا را! خدا را! درباره زکات؛ زکات آتش خشم الهى را خاموش مى‎کند.
    • خدا را! خدا را! درباره ذریه پیغمبرتان، مبادا مورد ستم قرار گیرند.
    • خدا را! خدا را! درباره صحابه و یاران پیغمبر، رسول خدا (صلى الله علیه و آله) درباره آنها سفارش کرده است .
    • خدا را! خدا را! درباره فقرا و تهیدستان، آنها را در زندگى شریک خود سازید.
    • خدا را! خدا را! درباه بردگان، که آخرین سفارش پیغمبر درباره اینها بود.
    • در انجام کارى که رضاى خدا در آن است بکوشید و به سخن مردم (در صورتی که مخالف آن هستند) ترتیب اثر ندهید.
    • با مردم به خوشى و نیکى رفتار کنید چنانکه قرآن دستور داده است .
    • امر به معروف و نهى از منکر را ترک نکنید؛ نتیجه ترک آن این است که بدان و ناپاکان بر شما مسلط خواهند شد و به شما ستم خواهند کرد، آنگاه هر چه نیکان شما دعا کنند، دعاى آنها برآورده نخواهد شد.
    • بر شما باد که بر روابط دوستانه ما بین خویش بیفزایید، به یکدیگر نیکى کنید، از کناره‎گیرى و قطع ارتباط و تفرقه و تشتت بپرهیزید.
    • کارهاى خیر را به مدد یکدیگر و به اتفاق هم انجام دهید، از همکارى در مورد گناهان و چیزهایى که موجب کدورت و دشمنى مى‎شود، بپرهیزید.
    • از خدا بترسید که جزا و کیفر خدا شدید است.
    خداوند همه شما را در کنف حمایت خود محفوظ بدارد و به امت پیغمبر توفیق دهد که احترام شما (اهل بیت) و احترام پیغمبر خود را پاس بدارند. همه شما را به خدا مى‎سپارم . سلام و دورد حق بر همه شما … .( مقاتل الطالبین، صص ۴۴ – ۲۸)

    قبری در آسمان بکنید ای فرشتگان 
    ماه شکسته روی زمین جا نمی شود

    آن حضرت را پس از غسل و کفن بر تابوتی گذاشتند و طبق وصیت پدر، حسن و حسین(ع) عقب تابوت را گرفتند، در حالی که جلوی تابوت آن حضرت را جبرئیل و میکائیل گرفته بودند.
    به سفارش آن حضرت، کسی از مردم در تشییع جنازه حاضر نشد. وقتی جنازه به محل بلندی رسید، جلوی تابوت به سمت زمین فرود آمد. پس زمین را کندند . زمانی که پیکر پاک حضرت را داخل قبر گذاردند، ندایی برخاست که: «فرود آوردید و منزل دهید او را به خاک پاک که دوست، مشتاق دوست خود است».

    بغض های پســـر برای پـــدر
    بعد از دفن حضرت، امام حسن(ع) به میان مردم آمد، بر فراز منبر رفت و درحالی که اشک از دیدگانش سرازیر بود و بغض، گلویش را می فشرد، فرمود:

    «در شبی که گذشت، مردی از جهان رخت بربست که در میان پیشتازان اسلام هیچ فردی جز رسول خدا بر او سبقت نگرفت. او در کنار پیامبر جهاد کرد و پرچم پیامبر را بر دوش کشید، درحالی که جبرئیل و میکائیل از او حمایت می کردند. در شبی به جوار رحمت الهی رفت که قرآن در آن شب بر رسول خدا(ص) فرود آمد و عیسی بن مریم(ع) به آسمان عروج کرد و یوشع بن نون به شهادت رسید… . پدر من از اموال و دارایی دنیا، دینار و درهمی نگذارد، مگر هفت صد درهمی که برای خانواده کنار گذاشت و …».

    بشر دوستى مولا علی (ع)
    روزى امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، دید پیرمرد نابینائى گدائى مى کند فرمود: این کیست؟ گفتند: یا امیرالمؤمنین این یک مرد نصرانى است از کار افتاده گدائى مى کند. فرمود: «إستعملتموه حتّى اذا کبُر و عجَزَ منعتموه، أنفقوا علیه من بیت المال»

    یعنى تا قدرت کار کردن داشت از او کار کشیدید و چون پیر شد و از کار ماند از خود را ندید، به او از بیت المال حقوق بدهید.
    (روضه الواعظین، ص ۵۶۸)

    ترس از خدا

    ابودرداء می گوید: شبی امیرمؤمنان(ع) را دیدم که از مردمان کنار گرفته و در مکان خلوتی مشغول مناجات با پروردگار و گریه و زاری است و می فرمود: بار خدایا! چه بسیار گناهانی که با بردباری از عقوبتش درگذشتی و چه بسیار جرایمی که به کرم و بزرگواری ات آن را آشکار نساختی! بار خدایا!…
    ناگاه دیدم صدا خاموش شد, گفتم: حتماً حضرت را خواب برده است. رفتم تا آن حضرت را بیدار کنم. چون ایشان را حرکت دادم, دیدم همچون چوب خشک شده ای است. گفتم: إنّا لِلّهِ وَإنّا إلَیهِ راجِعُون. حضرت از دنیا رفت.
    به خانه آن حضرت رفتم و فاطمه(س) را از این امر آگاه ساختم. فرمود: این حالتی است که از ترس خدا هر شب بر او عارض می شود. پس از اندکی, آب بر چهره او پاشیدم تا به هوش آمد.
    (اسرار الصلوه, ص۲۱۴)

    اوصاف حضرت علی(ع) از منظر بزرگان
    شما شیعه همان هستید که…

    امام خمینی‌(س) که تجلی پارسایی اش هر چشم حقیقت بین را خیره می‌کرد، با شوری از سر شیدایی، ارجمندترین توصیف ها را در وصف مولای پرهیزکاران می آورد. امام درباره ایمان حضرت علی (علیه السلام) می فرمود: «به خودشان قسم … اگر بشر پشت به پشت یکدیگر دهند و بخواهند یک لااله الاالله امیرالمؤمنین را بگویند، نمی توانند… به مقام علی بن ابی طالب قسم که اگر ملایکه مقربین و انبیای مرسلین، غیر از رسول خاتم که مولای علی و غیر اوست، بخواهند یک تکبیر او را بگویند، نتوانند. حال قلب آنها را جز خود آنها کسی نمی‌داند.» «شما شیعه همان هستید که می فرمود: اگر همه عالم در مقابل من بایستد، تنها در مقابل همه می‌ایستم. آن ایمان است که او را آن طور در مقابل همه چیز می‌ایستاند. آن اخلاص اوست‌. آن روحانیت و معنویت اوست و شما هم شیعه او هستید.»

    امیر المومنین و نهج البلاغه
    رهبر انقلاب می فرمایند: «شخصیت امیرالمومنین علیه السلام خود، کلمه به کلمه و سطر به سطر تفسیر نهج البلاغه و قرآن است، لذا شما وقتی نهج البلاغه را می خوانید هم تاریخ زندگی علی علیه السلام را دانسته­اید و هم اسلام را شناخته­اید». (نهج البلاغه از دیدگاه مقام معظم رهبری ص ۳۲)

    علی(ع) نمونه یک انسان کامل
    شهید مطهری درباره ساعات آخر عمر حضرت علی علیه السلام می فرماید: شگفت انگیزترین دوره های زندگی علی علیه السلام در حدود ۴۵ساعت؛ یعنی فاصله ضربت خوردن تا وفات می باشد. انسان کامل بودن علی علیه السلام این جا ظاهر می شود؛ یعنی در لحظاتی که مواجه با مرگ شده است. شگفتی های علی علیه السلام و معجزه های انسانی او در این جا ظاهر می شود. علی علیه السلام در بستر افتاده و ساعت به ساعت حالش وخیم تر می شود و سموم روی بدن مقدس علی علیه السلام بیش تر اثر می گذارد، اصحاب ناراحتند، گریه می کنند، ناله می کنند؛ ولی می بینند لب های علی خندان و شکفته است و می فرماید: «شهادت در راه خدا، همیشه آرزوی من بوده و برای من چه چیز از این بهتر که در در حال عبادت شهید شوم». پر حرارت ترین سخنان علی علیه السلام آن هایی است که در همین ۴۵ ساعت از ایشان صادر شده است.

    انسانی بزرگ همچون علی(ع)
    میخائیل نعیمه، نویسنده صاحب نظر و متفکر انسانی مسیحی عرب: ” هیچ مورخ و نویسنده ای هر اندازه هم که از نبوغ و رادمردی ممتاز برخوردار بوده باشد، نمی تواند قیافه کاملی از انسان بزرگی مانند علی(ع) در مجموعه ای که حتی دارای هزار صفحه باشد، ترسیم نماید و دورانی پر از رویدادهای بزرگ مانند دوران او را توضیح بدهد. تفکرات و اندیشه های آن مرد عرب و گفتار و کرداری را که میان خود و پروردگارش انجام داده است، نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. تفکرات ، ایده ها و گفتار و کردار او خیلی بیش از آن بوده است که با دست و زبان و قلم وی بروز کرده و در تاریخ ثبت شده است.”( ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج۱)

    هدایت یافتگان
    امام فخر رازی می گوید: هرکه علی را پیشوای دینی خود قرار دهد حقا به دستاویز محکمی در دین و دنیای خود چنگ زده است. هرکه در دین خود به علی بن ابی طالب اقتدا کند حقا هدایت یافته است به دلیل آنکه پیامبر «ص» فرمود: خداوندا حق را بر‌‌ همان محوری بگردان که علی می‌گردد. (تفسیر کبیر، ج۱، ص ۲۰۷)
    علی سرآمد تمامی فضائل
    ابن ابی الحدید : «علی(ع) مانند خورشید تابان بود که با کف دست پوشیده نمی شود و مثل روز روشن است که اگر یک تن آن را ببیند، دیدگان دیگران خواهد دید… . علی سرآمد همه فضایل و سرچشمه آنهاست» (ابن ابی الحدید، چهره درخشان اسلام)

    نوشته های مشابه

    آلبوم عکس                آرشیو فیلم              آرشیو صوت

    ثبت دیدگاه

    • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
    • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
    • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.