تفسیر سوره نساء آیه ۱۴۴_۱۴۶
جلسه تفسیر قرآن آیت الله حاج شیخ احمد کلباسی
مسجد رکن الملک_ ۱۱ فروردین ۱۴۰۱
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ بَارِئِ الْخَلَائِقِ أَجْمَعِینَ الصَّلَاهُ وَالسَّلَامُ عَلَى سَیِّدِنَا وَنَبیِّنَا أبِی القَاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّدٍ. صَلَّی الله عَلَى أهلِ بَیتِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ المَعصُومینَ المُکَرَمینَ وَاللَّعنُ الدّائِم عَلَى أَعْدَائِهِمْ أَجْمَعِینَ.
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاهِ قَامُوا کُسَالَىٰ یُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا (۱۴۲)
مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ ۚ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ سَبِیلًا (۱۴۳)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ ۚ أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا (۱۴۴)
إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا (۱۴۵)
إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَٰئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ ۖ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا (۱۴۶)
مروری بر جلسه گذشته
آیات ۱۴۲ و ۱۴۳ سوره نساء بحث هفته گذشته ما بود. بعد از اینکه خدا فتنه حزب نفاق را عنوان کرد، چند صفت برای منافقین فرمود:
- «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ»:
منافقین با خدا خدعه و مکر می کنند، می خواهند سر خدا کلاه بذارند، خدا هم با آنها مکر می کند. این سوال که اگر کسی بگوید مکر بد است برای خدا هم بد است را هم جواب دادیم. بعضی صفات مثل ظلم برای مخلوق و برای خدا برای هر دو بد است، مثل ظلم؛ خدا ظلم نمی کند، بشر هم اگر ظلم کند بد است، اما بعضی صفات مثل خدعه و نیرنگ است که برای خدا بد نیست، ولی برای مخلوق بد است.
«وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ»: مکر کردند، خداوند هم در قبال مکرشان کرد و خدا بهترین مکر کنندگان است. البته مکر به معنای چاره سازی و چاره جویی از بیراهه هاست. گاهی بشر می خواهد به خدا هم نارو بزند. خدا هم می گوید اگر تو می خواهی به قول معروف سر من کلاه بگذاری من بهتر از تو بلدم این کار را بکنم.
قانون استدراج را هم گفتیم. قانون استدراج این است. خدا به من نعمت می دهد و من فکر می کنم آدم خوبی هستم. خلاصه سرم به خودپسندی و خودخواهی گرم می شود و همچنان خدا نعمت می دهد و من تکبر می کنم و زیر بار نمی روم و بندگی خدا را با کلک دور می زنم، خدا هم به تدریج که من سرگرم خودپسندی و خودبینی شده ام سرم را زیر آب می کند.
- «وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاهِ قَامُوا کُسَالَىٰ»:
همه کاری را با نشاط انجام می دهند به نماز که می رسند با کسالت و خستگی و افسردگی نماز را به پا می دارند. به قول یک کسی می گفت یک عده نماز را خوانده و نخوانده می خواهند مهر را داخل جا مهری پرت کنند و از مسجد فرار کنند. مسجد خانه خداست، خانه عشق تو است. گاهی می بینیم بعضی ها این روحیه را القا می کنند که نماز را کوتاه کنید، نماز را جمع کنید. ما نمی خواهیم بگوییم مردم معطل شوند، اما از طرف دیگر هم انقدر ساندویچی نباشد. گفتند یک کسی را ترساندند که از جلو پشت بام نیفتد، کم کم از عقب پشت بام افتاد.
لذا باید به نوجوانان، جوانان و مردم این گونه القا کرد که نماز یعنی عشق بازی و دوستی و صحبت با پروردگار مهربان. به همین کسانی که می گویند نماز را کوتاه کنید بگویید فرض کنند با یک شخصیتی که محبوب شان است و او را دوست دارند یک ملاقاتی دارند، مثلا رهبر، رییس جمهور، یا یک هنرپیشه، اگر شما آن شخص را دوست داشته باشید مرتب تکرار می کنید که زود تمامش کنید؟ یا می خواهید هرچه بیشتر در کنار او باشید و از محضرش استفاده کنید؟ بنابراین یک وصف دیگر منافقین این است که از مسجد، خدا، نماز و عبادت احساس خستگی، کسالت و دلزدگی می کنند و از این امور فراری هستند.
- «یُرَاءُونَ النَّاسَ»:
سومین مشخصه اهل نفاق ریاکاری با مردم است. در مقابل چشم مردم تظاهر و ظاهرسازی می کنند. البته این را به شما بگویم که دین بعضی از ظاهرسازی ها را دین به ما دستور داده است. آقای قرائتی گفتند به یکی گفتم چرا به مسجد نمی آیی؟ گفت می خواهم نمازم ریا نشود. به ما گفته شده نماز در مسجد خوانده شود، اذان علنی پخش شود، صدقه آشکار پرداخت شود، چرا؟ برای اینکه یک سری از حسنات به سنت تبدیل شود، بنابراین آن طرف پشت بام نیفتیم، ولی ریا و ظاهرسازی هم نکنیم.
چه کسی ظاهرسازی می کند؟ کسی ظاهرسازی می کند که هویت ندارد. شماهایی که امشب اینجا بودید و در مسجد نماز خواندید به حضرت عباس همگی تان اگر در خانه تان هم بودید نمازتان را می خواندید، پس خواندن این نماز در مسجد ریا نیست، بلکه حتی فضیلت هم دارد که آمدید در مسجد نماز خواندید.
- «وَلَا یَذْکُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِیلًا»:
حال یاد خدا کردن ندارند. یاد خدا هم ذکر زبانی است و هم ذکر قلبی است. یاد خدا برای حزب نفاق سنگین است.
- «مُذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَٰؤُلَاءِ»:
خدا می فرماید اینها تابع حزب باد هستند، مذبذب و آشفته هستند. گاهی در دامان کفار هستند و گاهی در دامان اهل ایمان هستند. مشخص نیست کدام طرفی هستند و نان را به نرخ چه کسی می خواهند بخورند. نه به سمت اهل ایمان هستند نه به سمت اهل کفر هستند. یک دست نیستند دنبال منفعت هستند.
در آیه قبلی گفتیم وقتی مومنین به پیروزی می رسند، می گویند حق ما را بدهید، وقتی کافرین به پیروزی می رسند می گویند ما دل مومنین را خالی کردیم که شما توانستید بر آنها مسلط بشوید، یعنی هم از آخور می خورند هم از توبره، همیشه دنبال منافع خودشان هستند.
هرکس را خدا گمراه کند، راه هدایت را نمی یابد!
در پایان این دو آیه خدا این گونه نتیجه گیری را می گوید که هرکس را خدا گمراه کند، راه هدایت را پیدا نمی کند. این سوال پیش می آید که خدا گمراه می کند؟ پاسخ این است که هرکس اسباب گمراهی را خودش برای خودش بچیند، بله خدا گمراهش می کند و هرکس اسباب هدایت را خودش برای خودش بچیند، خدا هدایت را برایش مقدر می کند.
پس اینکه نبض عالم دست خداست و تمام عالم مقدر الهی است، بحثی نداریم. در یک بخشی از تقدیرات بشر دخالتی ندارد. بنده دارم با شما حرف می زنم، پنج دقیقه بعد ممکن است عمر من به قول امروزی ها کات شود، تمام شود، این دست من نیست تا الان زنده بودم از آنجا به بعد تمام شد و مرد. این انسان است، این تقدیر دست من و شما نیست. البته اینکه اجل معلق را با صدقه دادن به تاخیر بیندازیم مقداری دست ما هست، اما اگر اجل حتمی رسید هیچ کاری نمی توان کرد، اما بعضی از تقدیرات دست ماست. هدایت و ضلالت دست خداست، ولی اسباب و مقدراتش دست خود ماست.
بحث امشب
کافران را دوست و سرپرست خود قرار ندهید…
آیه ای که امشب می خواهم خدمت تان عرض بکنم این است؛ خدا می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ». این را مکرر گفته ایم که خطاب های قرآن گاهی به اهل ایمان، گاهی به اهل کفر و گاهی به همه مردم است. گاهی خدا با همه مردم حرف زده است، گاهی فقط با اهل ایمان حرف زده است.
«قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ»: خطاب به اهل کفر است، اینجا می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» خطاب به اهل ایمان است.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْکَافِرِینَ أَوْلِیَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ»: ای کسانی که ایمان آورده اید کافرین را ولی خودتان قرار ندهید. دو تا معنای اصلی برای ولی وجود دارد، یکی به معنای دوست و معنای دیگر سرپرست است. کافر را نه دوست و نه سرپرست و بالا دست خود قرار دهید. در کافر قابلیت اعتماد وجود ندارد، به کافر اعتماد نکنید. کافر یک جایی ممکن است نارو بزند. ما اگر فعلا با بعضی از بلاد کفر رابطه داریم، بین بد و بدتر که گیر کردیم بد را انتخاب می کنیم و بدتر را رها می کینم، اما این موقتی و مصلحتی است.هر وقت فرصت این مصلحت تمام شد آن زمان دیگر با کافر هیچ رابطه ای نداریم.
در بخش ابتدایی این آیه خدا می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید مومنین را کنار نگذارید و در عوض به کافرین بها دهید و آنها را ولی و سرپرست خود قرار دهید. خداوند در ادامه آیه می فرماید: «أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا»: آیا می خواهید سلطنت خدا را برای خودتان قرار دهید؟ شما مومنین نباید زیر چتر کافرین بروید، نباید تحت سیطره اهل کفر واقع شوید.
شاه کلید این آیه در زندگی امروز
ما از این آیه یک سیاست خارجی می خواهیم استخراج و استنباط بکنیم که دولت مردان ما چه کار بکنند، دولت مردان ما با کفار رابطه برقرار بکنند یا نه؟! می گوییم اصل اولیه نه، اگر مجبور هستید بین چند کشور کافر رابطه برقرار کنید، ببینید بدها و بدترها چه کسانی هستند، بدترها را کنار بگذارید و به بدها اکتفا کنید و این فقط مربوط به زمانی است که اجبار و اضطرار وجود دارد.
استنباط دیگر از آیه بر می گردد به روابط خانوادگی و روابط دوستانه که با آنها چگونه رفتار کنیم. ممکن است یک نفر بیاید و بگوید من یک رفیق بهایی دارم. رفیق بهایی برای آدم رفیق نمی شود، آن کسی که کافر است برای آدم رفیق نمی شود. او اگر شما را می خواهد، اگر خرجی برای شما می کند، اگر امتیازی به شما می دهد می خواهد بهره اش را یک جایی ببرد؛ او با شما در حال معامله است، در حال معامله کردن دین شماست.
کسانی که با روی خوش دین ما را می خرند!
یک نفر از یاران امیرالمومنین از کوفه وارد شام شد و معاویه رصد می کرد که یاران امیرالمومنین را تور بزند. به او خبر رساندند که فلان یار امیرالمومنین آمده، او را احضار کرد، یک شام مفصلی برای او تدارک دید و صدهزار درهم هم وقت خروج به او داد. یکی از جیره خواران معاویه گفت ای امیر ما انقدر در طول سال سینه چاک هستیم، ولی تو همچین بذل و بخشش هایی برای ما نمی کنی، به این اینطور شام می دهی و صدهزار درهم یک جا به او می دهی. معاویه جواب داد آدم نفهم من دین این را خریدم، گفت خوب دین مرا هم بخر، معاویه در جواب گفت تو دین نداری که دین تو را بخرم، تو دینت را سال ها پیش فروختی. بعد برای این که این هم دل شکسته نشود یک اکرامی هم به این کرد و یک پول مختصری به او داد.
بزرگواران دقت کنید بعضی ها اگر اخلاق خوش نشان می دهند دارند با آدم معامله دین می کنند، اگر برخورد و روی خوش نشان می دهند، باید در بین آشنایان و دوستان مان مراقب باشیم، سعی کنید با کفار هم نشین نشوید، مگر این که انقدر خودساخته باشید که بدانید تاثیرگذار هستید و شما می توانید تاثیر مثبت ایجاد کنید.
خدا می فرماید: «أَتُرِیدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَیْکُمْ سُلْطَانًا مُبِینًا»: آیا اراده کردید که کافران برای شما به جای خدا سلطنت آشکار پیدا بکنند؟ دقیقه ۱۸ چنین چیزی نیست.
جایگاه منافق درک اسفل است…
در آیه ۱۴۵ خدا می فرماید: «إِنَّ الْمُنَافِقِینَ فِی الدَّرْکِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ نَصِیرًا»: منافقان در درک اسفل آتش هستند. ما بچه محصل بودیم، نیمکت داشتیم زیر این میز یک جایی برای کتاب بود که به آن درک گفته می شد. به طبقات پایین جهنم هم درک گفته می شود. پست ترین جای جهنم هم به حزب نفاق تعلق دارد. دو رو نباشیم.
شفاعت شامل حال منافق نمی شود!
در ادامه آیه خدا می فرماید: برای اینها هیچ نصیر و یار و یاوری نمی توانی پیدا کنی. منافق یار ندارد. شفاعت شامل حال منافق نمی شود. طبق این آیه اهل بیت از منافقین شفاعت نمی کنند. نماز و روزه شان به دردشان نمی خورد، جهاد رفته باشند به دردشان نمی خورد چون منافق هستند. منافق همه کارهایش برای منفعت طلبی و سوءاستفاده است. لذا می فرماید برای اینها یار و یاوری پیدا نمی کنید.
راه نجات منافق؟
آیه ۱۴۶ خدا می فرماید: «إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِینَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَٰئِکَ مَعَ الْمُؤْمِنِینَ ۖ وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا». اینجا گفته می شود خدایا تو که انقدر برای منافق بد گفتی آیا راه نجاتی هم برای او هست؟ می فرماید: بله مگر این که به جرگه اهل ایمان برگردد همان طور که کافر ممکن است مومن شود، منافق هم ممکن است مومن شود، توبه کند، استغفار کند، عوض شود. اگر منافق عوض شود بحثی نیست. در این آیه هم خدا می فرماید مگر کسانی که توبه کردند.
ریشه تمام اصلاحات چیست؟
ریشه تمام اصلاحات توبه است، ماه رمضان ماه توبه است. سحرهای ماه رمضان که از خواب بیدار می شوید اگر حال دارید دو رکعت نماز شب بخوانید، یک الهی العفو هم در قنوتتان بخوانید، ببینید من نمی گویم یازده رکعت نماز شب را نخوانید، ولی بعضی ها دو رکعت را می توانند بخوانند، ولی یازده رکعت را نمی توانند؛ نمی توانند یعنی حال ندارند نه اینکه اصلا نتوانند بنابراین قید خواندن آن دو رکعت را هم می زنند. خوب دو رکعت را بخوانید یک الهی العفو هم در قنوتش بگویید، هفت مرتبه العفو بگو، بگو خدایا تو خیرات را ده برابرش می کنی، تو این هفت مرتبه را برای من هفتاد مرتبه حساب کن. اصلا آن دو رکعت را هم نمی خواهی بخوانی، سحر بلند می شوی آب یا غذا بخوری سه مرتبه، ده مرتبه العفو بگو. ذکر خدا، یاد خدا، مقصر دانستن خودم در پیشگاه خدا مهم است.
بعد از توبه کردن، چه کنیم؟
بعد از توبه نیاز به اصلاح است. این که من مرتب استغفار بکنم و هیچ کاری برای اصلاح امور خودم نداشته باشم این فایده ای ندارد، باید اصلاح صورت بگیرد. یعنی اگر تا الآن دروغ می گفتم دیگر دروغ نگویم، اگر تا الآن غیبت می کردم دیگر غیبت نکنم، اگر تا الآن تهمت می زدم دیگر تهمت نزنم، اینها مصداق های زبانی آن است. در رفتارهای مالی، مال حرام نخورم.
در رفتارهای خانوادگی توبه و اصلاح را پیشه کنیم. اصلاح یعنی اگر مدیون همسرت هستی به خانومت بگو ماه رمضان است مرا ببخش. اگر مدیون شوهرت هستی بگو آقا مرا ببخش، گاهی یک حرف های بیخودی به شما زده ام. روایت داریم زنی که به شوهرش بگوید من در زندگی با تو خیر ندیده ام، تمام اعمال و حسناتش ابطال می شود. اگر این را گفته ای عذرخواهی کن این اصلاح است، بگو من را حلال کن تا دوباره حسنات برگردد. آن کسی که حسنات تو را می برد، راه بازگرداندن حسنات را هم بلد است.
بعد از توبه و اصلاح باید به ریسمان الهی چنگ زد. «اعتصام» یعنی چنگ زدن، مراد چنگ زدن به ریسمان الهی است. در جای دیگر قرآن داریم «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّه» (آیه ۱۰۳ سوره آل عمران). و کسانی که به ریسمان الهی چنگ زدند و دین شان را برای خدا خالص کردند، دین را برای خدا خالص کردن یعنی من دین را برای کاسبی و شهرت و منفعت نمی خواهم، من دین را برای تکلیف می خواهم. آنهایی که دین شان را برای خدا خالص کردند، اینها با اهل ایمان هستند. اینها ابتدا منافق بودند از جرگه مومنین جدا بودند اما الآن با اهل ایمان شده اند و دوباره پیوند خورده اند. پس یار رفته برگشت.
مهربان باشیم مثل خدا…
در قسمت پایانی آیه ۱۴۶ خدا می فرماید: «وَسَوْفَ یُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ أَجْرًا عَظِیمًا»: و مومنین را اجر عظیم خواهیم داد. خدا خیلی جاهای قرآن به این اشاره کرده که ما به مومنین اجر عظیم می دهیم، اما اینجا حرف منافق است، اما منافقی که برگشته و توبه کرده است و مومن شده است و حالا جز اهل ایمان به حساب می آید و خدا به او اجر عظیم می دهد.
از اینجا یک نکته بگویم، ممکن است من بد آدمی بوده باشم و بعد به جرگه اهل ایمان برگشتم و شما سوابق مرا می دانید، خدا مرا می بخشد، همانطوری که خدا سوابق مرا در پرونده ام پاک می کند، شما هم سوابق مرا که می دانید پاک کنید و آبروی مرا جایی نبرید. خدا ستارالعیوب بوده است، حالا غفارالذنوب هم شده است. یعنی آن زمان که عیب داشتم عیبم را می پوشاند، اما حالا که بنا بر این شد که ببخشد اصلا پاکش می کند. معلمان صفر را خط می زنند ولی خدا خط نمی زند، پاکش می کند؛ یعنی به شرط توبه حقیقی دیگر هیچ اثری از آثار جرم و گناه نمی ماند. بعضی ها توبه شان فقط زبانی است و این فایده ندارد، نتیجه اصلی را ندارد. لذا توبه باید توبه حقیقی باشد.
فرصت برای توبه و استغفار مهیا است…
خواهران و برادران امیدواریم در این ماه رمضان لیاقت داشته باشیم متحول بشویم، حول حالنا الی احسن الحال که اول سال گفتیم امسال با ماه رمضان تقارن پیدا کرده، خوب این حول حالنا الی احسن الحال را در ماه رمضان پیدا بکنیم. امیدواریم خدا به ما توفیق بدهد.
امشب آخرین شب جمعه ماه شعبان است و به هر حال زمینه توبه و استغفار فراهم است. هرکس در مراسم دعا شرکت کرد مهمان خداست و هرکس شرکت نکرد و سحر بیدار شد الهی العفو را بگوید. اگر می توانید دو رکعت نماز شب به عنوان نماز شب جمعه آخر ماه شعبان بخوانید.
این را هم یادتان بدهم البته خودتان بلدید من فقط یادآوری می کنم مثلا سحر بیدار می شوید که نماز شب بخوانید بگو دو رکعت نماز شب به نیابت از پدرم و مادرم می خوانم، دو رکعت نماز شب به نیابت از همه معلمینی که دین و معرفت به من یاد دادند می خواهم بخوانم، دو رکعت نماز شب به نیابت از آقا صاحب الزمان می خواهم بخوانم، دو رکعت نماز شب به نیابت از همه انبیا عظام می خواهم بخوانم، من اینها را اسم بردم ولی می توانید ائمه، اختصاصا خود امیرالمومنین یا هریک از ائمه را بگویی. نماز شب خیلی ارزش دارد.
عبادتی شیرین تر و برتر از همه لذات دنیایی
پیامبر فرودند دو رکعت نماز شب در دل سحر، نزد من که پیغمبرتان هستم از تمام خوشی ها و لذات دنیا افضل تر است. یعنی ما چقدر از خوشی های دنیا، لذت های جسمی و جنسی، لذت های مالی، لذت های آبرویی و… کیف می کنیم؟! دو رکعت نماز شب از تمام لذتهای دنیا شیرین تر و گواراتر است.
این نماز شب که انقدر ارزش دارد و معمولا هم مردم در خلوت و حال خودشان می خوانند، ریا هم نیست. بعضی ها این طوری به سر خودشان می زنند که ممکن است ریا بشود و همسر و فرزندم متوجه می شوند به این شکل توفیق را از خودشان می گیرند. دو رکعت نماز شب به نیابت از امیرالمومنین بخوانید یا بخوانید ثوابش را به امیرالمومنین هدیه کنید. آدم وقتی با خوبان، شهدا و علمای حقه شیعه پیوند خورد، تاثیر می گیرد. ببینید گاهی آدم یک دست نیست.
تاثیر یک نماز در لحظه جان دادن
مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به مکه رفته بودند، بعد ظاهرا در خوابی گفته بودند که کنار کعبه دو رکعت نماز هدیه برای عزراییل خواندم که بعد جان مرا آسان بگیرد و بعد ایشان بعد از فوتشان در خواب به یکی از خواص و دوستان خودشان گفته بودند که من اثر این نماز را دیدم.
آقا من دو رکعت نماز شب هدیه به جبرئیل، عزرائیل، میکائیل یا اسرافیل بخوانم. هرکدام از این چهار ملک مقرب برای خودشان رئیس هستند، میلیون ها ملک زیر چترشان هست، اینها در عالم ارواح قدرت و دخالت دارند. اینهایی که رفتند به عالم برزخ خیلی های شان روحشان آزاد است و قدرت دارند، آن وقت شما دیگر یک دست نیستید. دو رکعت نماز شب برای بزرگان مومن اجنه می خواهم بخوانم، اشکالی دارد؟ نه، برکاتش را می بینید.
سخن پایانی
عذرخواهی می کنم اگر گاهی پر حرفی می شود. خدا هزاران خیر و برکتتان بدهد. خواهش می کنم در ماه رمضان در این ایام به این بنده حقیر دعا کنید، به هر حال ما یک حق سلام و علیکی با هم داریم و حلال کنید.
بزرگان ما در ماه رمضان از هم حلالیت می گرفتند. حلال بفرمایید، به هر حال ما دلمان می خواهد خادم دین و شما باشیم و آنقدر که کوتاهی کردیم بر بی توفیقی ها و بی لیاقتی ها حمل کنید، به هر حال بشر هستیم و تقصیر داریم. آنقدری که به قول معروف ادای دین کردیم شما اصطلاحا نیمه پر لیوان را ببینید و به ما دعا کنید.
ما هم اگر قابل لایق باشیم به عنوان نمازگزاران مسجد رکن الملک بارها به شما دعا کردیم و در وقت و بی وقت به یادتان بودیم. ان شاءالله عمر و توفیقی باشد باز هم دعاگویتان هستیم.
«صَلَّی الله عَلُیکَ یا أباعَبدِ الله وعَلَی الأرواحِ الّتی حَلّت بِفِنائِکَ.»
ثبت دیدگاه