عجیب تیزبین و دور اندیش بود
همسر آن حکیم فرزانه میگوید:
«استاد مطهری معنویتی از خود باقی گذاشت و رفت، و عجیب تیزبین و دور اندیش بود. آنچه ما در آئینه نمیدیدیم او در خشت خام میدید؛ تقوای شگفتی داشت. در مدت بیست و شش سالی که با ایشان زندگی کردم در تمام طول شبانهروز نیم ساعت بیوضو نبود. همیشه تاکید مینمود با وضو باشید. در تنظیم وقت ابتکاری عجیب داشت و چنان اوقات شبانه روزی خود را تنظیم مینمود که به تمام کارهایش میرسید. گویا خداوند به وقت او برکت داده بود.
با من مشورت میکردند
استاد مطهری هرگز از حوادث پروا نداشت و در کارها به خدا توکل میکرد. از غیبت و دروغ شدیداً احتراز مینمود. در نظافت دقت کافی داشت. همیشه جملهای را قرائت مینمود که در نظر ما نقش بسته و آن اینکه: در همه حال بدانید که بنده خدایید و در کارها ناظر اعمالتان است و بازگشت شما به سوی اوست.
در مسائلی که مربوط به بانوان میشد با من مشورت میکردند به عنوان مثال نوشتههایی مانند «مسأله حجاب» و «نظام حقوق زن در اسلام» را قبل از چاپ در اختیار من قرار داده بودند تا نظرم را ابراز کنم.
معلم زندگی ما بود
شهید مطهری بسیار مؤدب و فروتن بود. برای من همسری مهربان و برای فرزندانش پدری فداکار محسوب میگشت. با اینکه برخی مواقع بر اثر شدت کار و فشار تلاشهای فکری اعتراف مینمود که خستهام و سرم گیج میرود و احتیاج به استراحت دارم با خوشرویی و قیافهای بشاش به گفتههای ما گوش میداد. و من و فرزندان را
راهنمایی مینمود و به حق میتوان گفت او معلم زندگی ما بود همیشه با یک حالت تواضع و آرامش با من رفتار میکردند.
مطهری مراد خانواده بود
با صدای متین و چهره خندان به طوری که با یک ارادت و عشق خاصی کار میکردم و علاقه شدید ایشان به من و محبتهایی که میکردند مرا در انجام کارهای منزل رغبت و شوق عجیبی میبخشید. تا کسی با ایشان برخورد نداشت اخلاقش درک نمیکرد. مطهری مراد خانواده بود و افراد خانواده مریدش بودند. محیط را خانه را چنان مساعد ساخته بود که فرزندان متقی پرورش یابند. تاثیر رفتار پدر در فرزندان آنها را راهیان راه پدر و سالکان طریق حق ساخته است.
همه روحانیون این قدر خوبند؟
استاد مطهری آنقدر با من صمیمی و نزدیک بودند که رنج و ناراحتیم را نمیتوانستند تحمل کنند. یادم هست یک بار برای دیدن یکی از دخترانم به اصفهان رفته بودم و بعد از چند روز با یکی از آشنایانم به تهران برگشتم. حوالی سحر بود چون وارد خانه شدم مشاهده کردم بچهها خوابند ولی آقای مطهری بیدار است. چای حاضر نموده، میوه و شیرینی چیده بودند و منتظرم بودند دوستم از دیدن این وضع تعجب کرد و :گفت همه روحانیون این قدر خوبند؟ بعد از سلام و علیک چون آقا دیدند بچهها خوابند با تأثر به من گفتند میترسم یک وقت من نباشم و شما از سفر بیایید و کسی نباشد که به استقبالتان بیاید.
از ستم به زنها بسیار ناراحت و منقلب میشدند
یک وقت هم به کربلا رفته بودیم وقتی به خانه بازگشتیم به جهت اینکه دو سه تا از بچهها خواب بودند ناراحت شده و با حالتی برافروخته گفتند چرا وقتی مادرتان از سفر کربلا برگشته به استقبالش نیامدهاید؟ هر چه از صفا و محبت ایشان بگویم کم گفتهام بیشتر صبحها چای دم میکردند. در تمام طول زندگی یاد ندارم که به من گفته باشند که یک لیوان آب به ایشان بدهم. از ستم به زنها بسیار ناراحت و منقلب میشدند و میگفتند زن نباید استثمار شود.
عاطفه و مهر عجیب
رفتار محترمانه و صمیمانهای بین من و شهید مطهری بود. عاطفه و مهر عجیبی بین ما جاری بود. در بین سخنهایشان از مقربان درگاه پروردگار و اولیای الهی حرف میزدند و با تمثیلات و مطالبی پر معنا اما ساده مرا به تقوا و فضیلت فرا میخواندند. اگر از مسائل مادی دنیا حرف میزدم و گلهای میکردم این شعر را برایم میخواندند: «اگر لذت ترک لذت بدانی – دگر لذت نفس لذت نخوانی»
چیزی نیست…
شهید مطهری در بـرابـر مشکلات سخت بردبار بودند و با دشوارترین مسایل به آسانی برخورد مینمودند. بارها امری در برابر ما بزرگ و چون کوهی جلوه گر بود، ولی چون با ایشان در میان میگذاشتیم با لبخندی مسرتآمیز میگفتند: «چیزی نیست به زودی برطرف میشود.»
اختلافی بین سخن و عملش نبود. از مشاهده فرزندان و تربیت و صحبت با آنها لذت میبردند. البته کثرت مطالعات و مراجعات به ایشان مجال رسیدگی به مسایل فرعی را نمیداد ولی با این وصف در بهتر سازی اندیشههای اهل خانواده مراقبت کامل داشتند.»
به فرهنگ اسلامی خویش برگردیم
تاریخ زندگی علمای ما نشان میدهد که عالمان واقعی اسلام، بهترین رفتار و سلوک را با همسران و خانوادۀ خویش داشتهاند. یک عمر در کنار هم با همه مشکلات دست و پنجه نرم کرده و زندگی کردهاند و فیض الهی بر این است که انسان مشکلات را حل کند و با سرمایههای معنوی و اخلاقی که در زندگی داشته همچون «صداقت»، «امان» و… بر مشکلات فائق آید. بر خلاف «زن و مرد دنیای غرب که به واسطۀ جنبههای مادی پیوند آنها گره خورده است و چه بسا اگر این جنبهها از بین برود آن جنبه ها نیز از هم بگلسد به هر حال وقت آن را رسیده است که به فرهنگ اسلامی خویش برگردیم و زندگی علمای بزرگوار اسلامی را فرا راه خود قرار دهیم.
منبع:
کتاب رمز موفقیت استاد مطهری