آیت الله احمد کلباسی اشتری

نقش زن در این تاریخ چیست؟

 

سؤال

جایگاه و نقش زن در این تاریخ چیست؟ آن کاری که باید انجام دهیم نسبت به فضای زن چیست؟ اگر قرار است در مورد هویت زن در این تاریخ بحث بکنیم، چه نوع بحثی باید انجام گیرد؟ می‌خواهیم برای ما آشکار شود که «زن» چه باید بکند؟

پاسخ استاد طاهرزاده

نگهبان ارزش‌ها

روی این موضوع فکر کنید که در این تاریخ و با توجه به حضور تاریخی انقلاب اسلامی که زن و مرد ندارد، می‌توان گفت ما همه جا باید حاضر باشیم ولی شما به عنوان «زن».  اما در هویت نگهبان ارزش‌ها و پاس‌دارِ اهداف انقلاب اسلامی، ولی نه با هویت عملیاتی.

تاکید بنده این ایت که مواظب باشید «پهلوان خانم» تحویل جامعه ندهیم. به سخن حضرت علی علیه السلام توجه کنید: «فَإِنَّ الْمَرْأَهَ رَیْحَانَهٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَه» زن همانند گُل است و قهرمان یا پهلوان نیست. لذا ما «پهلوان خانم» در اسلام نداریم. می‌خواهم با شما درباره‌ حضور نرم زنان در جامعه صحبت کنم؛ با نظر به این‌که عموماً کار تعلیم و تربیت باید نرم و گرم و جدی باشد، معتقدم حتی معلمان مرد هم باید به این روحیه فکر کنند. معلم‌ها نباید برای دانش‌آموزان، پهلوان باشند.

حضور نرم زن

نگاه حضور نرم برای زن در صحنه‌ها، حضوری است که خانم‌ها باید بسیاری از جاها باشند و از همه‌ جریان سر در بیاورند، ولی با همان روحیه‌ نگهبانی ارزش‌های الهی. به نظر بنده حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها واقعاً کم‌تر از امیرالمومنین علیه السلام سیاسی نبودند، در عین آن‌که به ظاهر در محافل مردانه‌ آن زمان حاضر نبودند ولی در همه جا بودند. و به همین جهت توانستند با آن سخنرانی که در مسجد مدینه انجام دادند، یک تاریخ بسازند. امیدوارم با این دید برای خطبه آن حضرت وقت بگذارید تا معلوم شود معنای حضور نرم زنانه یعنی چه.

خطبه هوشمندانه

ملاحظه کنید به آن همه هوشیاری که در خطبه‌ آن حضرت مطرح است. حضرت زهرا در آن خطبه دارند ریز به ریز شخصیت‌های جامعه‌ خود را مورد خطاب قرار می‌دهند. و شخصیت‌ها را و نه شخص‌ها را ارزیابی می‌کنند و آن‌ها را و تاریخ زمانه خود را ترسیم می‌نمایند. مشکل این‌جاست که ما چون با ذهنیت‌ها و باورهای‌مان حضرت زهرا سلام الله علیها را می‌بینیم درست نمی‌بینیم، ما بین حضرت زهرایی که باور داریم با زهرایی که در تاریخ به عنوان یک حقیقت تاریخی حاضر است،کمی تفکیک کرده‌ایم و اینها خودش بحث می‌خواهد.

زنان و انقلاب اسلامی

شما یک روز را در تاریخ پیدا کنید که جمعی مذهبی در میدان بوده‌اند و زنان در این جمع در حاشیه باشند. شما در انقلاب اسلامی این را به خوبی حس کردید. آیا واقعاً حضرت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌توانند بر اساس آموزه‌های دینی بگویند زنان باید در حاشیه باشند؟ با این‌همه در نهضت حضرت امام خمینی زنان به آن صورت که مردان هستند، عملیاتی نیستند. یعنی آن‌جایی که صحنه مردانه است و به این معنا  عملیاتی است، این مردان هستند که در صحنه‌اند ولی در تظاهرات، زنان و مردان با هم هستند.

امام در وصیت نامه خود می‌فرمایند: بلکه زنان جلوتر از مردان هستند. در تمام تاریخ که مسلمانان در صحنه بودند به همین گونه بوده است. دروغ به ما گفتند، به ما تهمت زدند که مذهب اسلام زنان را به حاشیه برده است. اگر در حاشیه بودن زنان به آن معناست که عملیاتی نبوده‌اند، درست است. ولی نه به آن معنا که در صحنه‌های تاریخی حضوری نرم و تأثیرگذار نداشته باشند؛ نمونه‌اش زهرای مرضیه و یا زینب کبری سلام الله علیهما.

معنایی از خود داشته باشید

در صحنه‌هایی که فیلم «یتیم‌خانه‌ی ایران» نشان می‌دهد همه جاهایی که زن‌ها باید باشند، هستند. حال اگر محلی به نام یتیم‌خانه نبود تا خانم‌ها احساس وظیفه کنند و در آن‌جا حاضر شوند آن‌ها هم درآن  صحنه نبودند. چون کاری پیش نیامده بود تا مطابق روحیه‌ خودشان حاضر شوند. اینجاست که لازم است شما معنایی از خود داشته باشید،آن معنا مانند معنایی است که بیشتر یک معلم برای خود ترسیم کرده است.

مثلاً بنده چهل سال است معنایی برای خود ترسیم کرده‌ام، معنایی است که یک هویت تربیتی به بنده می‌دهد و تنها در جاهایی می‌باید و می‌توانم حاضر شوم که با معنایی که از خودم کرده‌ام هماهنگ باشد. معلوم است که بنده سر و دست نمی‌شکنم تا جاهایی حاضر شوم که در راستای معنای بنده نیست. از طرفی چون می‌دانم باید به عنوان یک شخصیت تربیتی در تاریخِ خود حاضر باشم و در این راستا مطالعاتی باید بکنم، به مطالعات طولانی نسبت به قرآن و روایات و موضوعات فلسفی و عرفانی دست می‌زنم، این‌ها همه در راستای تعریفی است که از خودم دارم. دیگر این نوع مطالعات، تفننی نیست عین زندگی و نَفَس‌کشیدن است.

بانو امین

متأسفانه حاجیه خانم امین را کسی با نگاه خانمی که بنا داشته در مواجهه با تاریخ جدید خود را به صحنه بیاورد ندید. حاجیه خانم امین زن بزرگی بود. متاسفانه ادامه نیافت زیرا بعدی‌ها یا وجه علمی ایشان را دنبال کردند، بدون توجه به رسالت تاریخی ایشان در مواجهه با تاریخ جدید و رجوع به آموزه‌های دینی در این تاریخ. یا وجه اجتماعی ایشان مد نظر قرار گرفت بدون نظر به شخصیت سنتی ایشان.

منظور بنده بیشتر نظر به جایگاه ایشان است یعنی جایگاه تاریخی حاجیه خانم امین در مواجهه با دنیای مدرن. خیلی زن عجیبی بوده‌اند، زنِ به روزی بوده‌اند و نوشته‌های‌شان شبیه نوشته‌های علامه طباطبایی در مواجهه با دنیای جدید است.

زنان و مباحث معرفتی 

در نظر به بانو ‌امین باید جایگاه تاریخی ایشان دیده شود تا شخصیت‌شان در دل آن ادامه پیدا کند وگرنه می‌شوند یک استاد و مدرس کتاب‌های حاجیه خانم امین. هم المیزان تبدیل به درس شد و هم نوشته‌های خانم امین. تازه نوشته‌های ایشان از این جهت هم با اقبال کم‌تری روبه‌رو شد و کسی به سراغ آن نوشته‌ها نرفت تا درد ایشان را درک کند. ایشان در مقدمه کتاب «نفحات الرحمانیه» می‌فرمایند بدون رجوع به هیچ کتابی احوالاتی که به سراغم آمد را نوشتم، یعنی در یک افق حیات معنوی حاضر بوده‌اند ولی نه به عنوان یک استاد.

حرف بنده این است که چرا حاجیه خانم امین این‌همه مطالعه می‌کنند و این‌همه می‌نویسند. برای همین تفسیری که زحمت کشیده‌اند و نوشته‌اند، چقدر باید مطالعه کنند؟ می‌خواهم برگردم به موضوع نگهبانی «زن و حضور نرم او در تاریخ». آیا دنبال‌کردن مباحث معرفتی برای فهم زنان و فهم آن که خطری در راه است، برای خانم‌ها کار مهمی نیست؟ اگر روی این نقش فکر کردید دیگر نمی‌روید در این فکر که اگر به شما رجوع  نشد، اگر کار به شما ندادند، پس دیگر شما منزوی خواهید شد.

حضور اثرگذار

نه، زن منزوی نمی‌شود به شرطی که هویت نرم‌ افزاریِ خود را بتواند تعریف کند، خیلی عجیب است محی الدین می‌گوید: استاد من یک زن هشتاد ساله‌ای بود مانند قرص قمر، این خانم کجا بوده که بی سر و صدا توانسته از شخص مستعدی مثل ابن‌عربی دستگیری کند. چه اندازه خودش باید بی سر و صدا روی خود کار کرده باشد تا منور به چنین بصیرتی شود. این نوع حضور برای خانم‌ها هیچ‌وقت با بن‌بست روبه‌رو نمی‌شود. این خانم کجا بوده است که استادِ بنیانگذار عرفان اسلامی شده است؟ این زن کجاست؟ از یک جهت، هیچ جا. حضور نرم یعنی این. اگر شما حضور خود را درک کنید و در آن حاضر شوید خود به خود این صحنه‌ها برای شما  پیش می‌آید.

وسیله ظهور رحمت خداوند

باید معنای نگهبانیِ تاریخی و در حاشیه نبودن و حضور نرم داشتن، درست بحث شود تا در بستر اراده معطوف به قدرت این مطالب از بین نرود. این جمله را همواره مد نظر داشته باشید که چون خداوند در سعه رحمت خود مستقر است، اگر ما وسیله ظهور رحمت او باشیم، می‌شویم دست خدا. ولی اگر ما روحیه حضور نرم نداشته باشیم، به چه دلیل ما شایستگی دست خدا برای ظهور رحمتش را داشته باشیم؟

از آن جهت که رحمت خداوند همان حضور نرم اوست، عجیب است که ابن عربی در «فصّ محمدی» بیشترین قسمت آن  فصّ را به فهم نقش زن اختصاص داده است، جایی که حبّ النساء را مطرح می‌کند و جایگاه پیامبر را ربط می‌دهد به حضور زن. چون حضرت محمد به عنوان «رَحْمَهً لِلْعالَمین» دارای حضوری نرم در تاریخ است.

زنان نقش آفرین

چرا خانم‌ها در تاریخ خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» طوری نباشند که وقتی حضرت حق می‌خواهد رحمتش را سعه بدهد آنها دست خدا باشند؟ شرطش این است که ما شخصیتی از خودمان ساخته باشیم، که شخصیتِ نرم باشد. در  فیلم یتیم خانه ایران، آن زن نگهبان بود، آن بالا نگهبانی می‌داد و همه چیز زیر نظرش بود؛ اما کار سخت باید به دست سالار انجام شود، سالار باید ارابه‌ حمل دارو را تصرف کند. نقش آن زن، واقعیت زن در تاریخ ماست.

وقتی اسلام در میان بوده، زن هرگز در حاشیه نبوده و همیشه نقش‌آفرین بوده است اما نقش نرم داشته است. حضرت فاطمه ام‌ابیها بود یعنی مادر پدر. یعنی مادری که مسئولیت پروریدن نبوت پیامبر را بر دوش داشت. هنوز ام‌ابیها بودنِ آن حضرت بحث نشده است، زیرا در فضای سیطره‌ فرهنگ مدرنیته هنوز نقش زن و مؤثربودن زن در اسلام به ظهور نیامده و متأسفانه شأن زنان در داشتن کاری شبیه کار مردان جستجو می‌شود. همان کاری که اگر در بستر اهداف متعالی دنبال نشود موجب بیگانگی انسان از خود می‌شود. به همان صورتی که آقای چارلی چاپلین در فیلم «عصر جدید» متذکر شد. در حالی‌که زنان ما باید مواظب خطرِ از خود بیگانگی مردانِ جامعه باشند، نه آن‌که خودشان حتی بیشتر از مردان، طعمه‌ آن بشوند.

خروج از نسخه موبایل