در نوشتار حاضر، لب و مغزای دیدگاه فلسفه اسلامی در بحث معرفت و شناخت نسبت به ذات و صفات خدای متعال به صورتی موجز و فشرده آورده شده است. با همه تشکیکاتی که امروزه در باره شناخت انسان از خدا و صفات او صورت می گیرد، اصول ثابت و مبرهنی در فلسفه و کلام اسلامی وجود دارد که قابل انکار نیست و مناقشه در آنها همچون مناقشه در بدیهیات است. معرفت
إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا (150) أُولَٰئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا ۚ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا (151)
بر عکس، اگر انسان مدتی مثلا دو ساعت غیبت میکند، در وقتی که غیبت میکند یک نوع لذت نفرتآوری هم دارد و یک لذت نفرتآوری میبرد. (مثل این که وقتی انسان یک شیء بد بو را دارد میخورد، هم لذت میبرد هم از بویش متعفن است.) ولی بعد از دو ساعت که کارش تمام میشود بیشتر احساس ناراحتی و اضطراب میکند. آن شبه غذاست.
فلسفه اسلامی پایه دین است فلسفه اسلامی فقه اکبر است. پایه دین است. مبنای همه معارف دینی در ذهن و عمل خارجی انسان است. لذا این باید گسترش و استحکام پیدا کند و برویَد و این به کار و تلاش احتیاج دارد. مرکز فلسفه هم باید حوزهی علمیه باشد. یکی از بزرگترین خسارتهایی که ما […]
مسجد رکن الملک_ 4 فروردین 1401
خودسازی و تهذیب اخلاق هنگامی برای انسان میسر است كه به اختیار و توانایی خود در به دست آوردن كمالات و ارزشها معتقد باشد؛ زیرا اگر انسان در كارهایش مجبور باشد و اختیاری در ساختن سرنوشت خود نداشته باشد، دیگر امر و نهی وی و طرح كردن باید و نباید برای او بیمعنا خواهد بود.
یک وقت میگوییم «انسان» یعنی این هیکل خاص که در همه این افراد مشترک است و خلاصه منظور از انسان، انسانِ زیست شناسی است. در تعریف انسان میگوییم: یک حیوان یک سر و دو گوش مستقیم القامه که حرف هم میزند. اگر انسان این است، آنهایی که خواستند عیسی را بهدار بکشند همان قدر انسانند […]
این نوشتار به بررسی سرشت انسان می پردازد و درصدد یافتن پاسخی به این سؤال است که آیا گرایش به شر در سرشت انسان وجود دارد؟ پس از طرح چند دیدگاه و پاسخ های داده شده به سؤال مزبور، به بررسی طینت و شخصیت انسان می پردازد و با اثبات و تبیین تفاوت انسان ها در طینت و شخصیت و بررسی میزان این تفاوت ها، به این نتیجه می رسد که انسان ها همان گونه که در صفات جسمی و روانی متفاوت هستند، در میزان گرایش به شر یا خیر نیز متفاوتند.