مسلم بن عقیل:
مسلم، فرزند پسر بزرگ جناب ابوطالب است. با این حساب، مسلم بن عقیل، برادرزاده على بن ابى طالب علیهالسلام و پسرعموى سیدالشهدا علیهالسلام است.
او از خاندانى پاک، شجاع و با فضیلت برخاست و زیر نظر عموى گرامىاش، على علیه السلام، و پسر عموهاى خود امام حسن و امام حسین علیهماالسلام پرورش یافت و از علم، تقوى و دیگر فضائل آن بزرگواران بهرهمند گردید. مسلم در میان جوانان بنىهاشم، یکى از رشیدترین و مومنترین چهرهها بشمار میرفت.
پیامبر خدا صلیاللهعلیه وآله وسلم، او و پدرش را ستوده است. در سخنى که از عقیل و پدرش یاد میکند، از مسلم هم ستایش میکند و خطاب به حضرت على علیهالسلام میفرمایند: «فرزند او (مسلم) کشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مومنان بر او اشک میریزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود میفرستند».۱
همراهی با معصومین
مسلم بن عقیل پس از ورود به دوران جوانى با رقیه؛ دختر حضرت على علیهالسلام، پیوند زناشویى بست. ابن قتیبه۲ ثمره این ازدواج را دو پسر به نامهاى عبدالله و على دانسته است.
مسلم، در دوران امام على علیهالسلام جوانى رشید و پاک بود و به نقل برخى تواریخ، در دوران خلافت امیرالمومنین علیهالسلام، عهدهدار برخى منصبهاى نظامی در سپاه آن حضرت بود و در جنگ صفین حضور داشت و در کنار امام حسن و امام حسین علیهمالسلام و عبدالله بن جعفر، ماموریتى در جناح راست لشکر اسلام بر دوش داشت.
مسلم بن عقیل، پس از شهادت امیرمومنان على علیهالسلام، سربازى فرمانبردار در خدمت امام حسن مجتبى علیهالسلام بود و در دوران ده ساله امامت آن حضرت، در جهت اهداف متعالى اهل بیت علیهمالسلام، ایفاى نقش میکرد.
نماینده سیدالشهدا علیهالسلام:
پس از دعوت کوفیان از امام حسین علیهالسلام و ارسال نامه هاى بى شمار براى ایشان و درخواست از آن حضرت جهت رفتن به کوفه و بر عهده گرفتن رهبرى قیام بر ضد یزید بن معاویه! آن حضرت، پسرعمو یشان -مسلم بن عقیل – را با نامه اى به سوى کوفیان اعزام نمودند.
مسلم در پانزدهم ماه مبارک رمضان سال ۶۰ قمرى از مکه معظمه خارج گردید و از آن جا به مدینه منوره رفت و پس از تجدید دیدار با خانواده خویش و زیارت قبر شریف پیامبر صلیاللهعلیه وآله وسلم و وداع با آن مضجع مطهر، به سوى کوفه حرکت کرد و در روز پنجم یا ششم شوال همان سال وارد شهر کوفه گردید. و در خانه مختار بن ابى عبیده ثقفى، که از شیعیان مبارز و از مخالفان سرسخت بنى امیه بود، سکونت گزید.
مسلم در کوفه:
شیعیان مخلص و انقلابیون کوفه، که از حضور مسلم بن عقیل، به عنوان نماینده و سفیر امام حسین علیهالسلام در این شهر آگاه شدند، دسته دسته به سوى وى شتافته و به وى خیر مقدم گفتند. هنگامى که گروهى از آنان در حضور مسلم اجتماع مى کردند، نامه امام حسین علیهالسلام را براى آنان مىخواند و مردم به خوبى گوش فرا داده و از شوق دیدار قریب الوقوع آن حضرت، گریه مىکردند.
پس از آمادگى نسبى مردم، مسلم از آنان براى امام حسین علیهالسلام بیعت گرفت و تعداد هیجده هزار تن از انقلابیون کوفه، در نخستین روزهاى ورود مسلم، با وى بیعت کردند؛ نامه اى به محضر پسر عمو نوشت و آن حضرت را از وضعیت کوفه و بیعت مردم، با خبر گردانید و از ایشان درخواست نمود، که به سوى کوفه حرکت کنند، تا شخصا رهبرى مردم را بر عهده گیرند.
هراس بنی امیه:
از آن سو، هواداران بنى امیه و طرفداران یزید بن معاویه، همانند عبدالله بن مسلم حضرمى، عمارﺓ بن عقبه و عمر بن سعد، که از صاحب نفوذان کوفه بودند، براى یزید بن معاویه، نامه هایى به شام ارسال کرده و او را از وضعیت کوفه و بیعت شیعیان با مسلم بن عقیل آگاه نمودند و از او درخواست کردند که به جاى نعمان بن بشیر، عامل وى در کوفه، که با قیام مسلم برخورد جدى نمىکرد، شخص دیگرى بفرستد که داراى عزمى قوى و اراده اى راسخ باشد و در برخورد با مخالفان حکومت، شدت و خشونت به خرج دهد.
یزید بن معاویه، پس از مطالعه نامه هواداران خود در کوفه و مشورت با سرجون مسیحى، تصمیم گرفت عبیدالله بن زیاد، عامل خویش در بصره را با حفظ سمت، به حکومت کوفه نیز منصوب کند، تا با قساوت و شدتى که در وى وجود دارد، قیام مسلم و شیعیان و محبان اهل البیت علیهمالسلام را در کوفه سرکوب کند.۳
منابع:
۱- تنقیح المقال، عبدالله مامقانى، ج ۳.
۲- نویسنده و دانشمند بزرگ عصر عباسی.
۳- الارشاد، شیخ مفید.
نظرات ارزشمند شما، ما را در بهبود کیفیت مطالب یاری خواهد کرد.