عربستان، شبه جزیره بزرگی به مساحت حدود سه میلیون کیلومترمربع در جنوب غربی آسیا است که از غرب به دریای سرخ و خلیج عقبه و از شرق به خلیج فارس و خاک عراق و از جنوب به دریای عمان و خلیج عدن و از شمال به عراق، سوریه و مصر محدود میشود. بخشهای مختلف شبه جزیره نامهایی متفاوت دارد.
جامعه اعراب در آن زمان از گروه های کوچکی به نام «قبیله» تشکیل میشد. میان اعضای قبیله همبستگی شدیدی وجود داشت. در نظام قبیلهای اعراب، همیشه حق با قبیله خودی بود، حتی اگر متجاوز باشند. از این رو، در صورت بروز هرگونه تعدی به اعضای قبیله، همگی خود را نسبت به آن مسئول میدانستند و به حمایت از قبیله خود برمیخواستند.۱
در اصطلاح قرآن و حدیث، به دوره عرب پیش از اسلام «جاهلیت» اطلاق شده است.
بت پرستی:
اعراب جاهلیت، موجودات مختلفی نظیر درختانی را که به نظرشان عظمت و بزرگی داشتند، پرستش میکردند.۲ آنان سنگها را نیز پرستش میکردند، مخصوصاً سنگهایی که تحت تأثیر باد و باران به شکلهای عجیبی درمیآمدند.۳ عده ای نیز به جن پرستی مشغول بودند.۴علاوه بر این، بتهای ساخته خود را هم پرستش میکردند.
انواع بت ها در عصر جاهلیت:
بتهای خانگی که بتهایی کوچک و ابتدایی بودند و هر شخصی مخصوص به خود بتی داشت!
بتهای قبیلهای که یک یا چند قبیله همگی آن را میپرستیدند! این بتها بسیار بزرگ بوده و در معابد نگهداری میشدند.
ادیان الهی:
در شبه جزیره عربستان یهودی و مسیحی نیز وجود داشت، یهودیها افرادی ثروتمند و صاحب مال و زمین بودند و به تجارت و کشاورزی میپرداختند، یهودیان در مکه در حومه شهر زندگی میکردند، ولی در مدینه جایگاه اجتماعی خاصی داشتند که مهمترین یهودیان مدینه سه قبیله «بنی نضیر»، «بنی قینقاع» و «بنی قریظه» بودند.
مسیحیان نیز به صورت پراکنده در بین اعراب زندگی میکردند و در سرزمینهای شمال غربی و شمال شرقی عربستان و نجران و شام وجود داشتند! دولت حبشه و روم شرقی هم پشتیبان مسیحیان بودند. دین دیگری نیز در شبه جزیره عربستان وجود داشت که به دین حنیف معروف بود، اینان یکتاپرست بودند و از آیین ابراهیم علیهالسلام پیروی میکردند و در جامعه جایگاه خاصی داشتند؛ اجداد پیامبرپیش از اسلام پیرو دین حنیف بودهاند.
امیرمؤمنان، اوضاع مذهبی ملل عرب را چنین تشریح میکنند؛
مردم آن روز دارای مذهب های گوناگون، و بدعت های مختلف و طوائف متفرق بودند،گروهی خداوند را به خلقش تشبیه می کردند(و برای او اعضایی قایل بودند)، و برخی در اسم او تصرف می کردند(مانند بت پرستان، که «لات » را از الله و «عزی » را از عزیز گرفته بودند)، و جمعی به غیر او اشاره می کردند سپس آنان را به وسیله رسول اکرم هدایت کرد و به معارف الهی آشنا ساخت.۵
برخی عقاید اعراب جاهلی:
از جمله عقاید اعراب، انکار قیامت و معاد بود! در آیات بسیاری از قرآن، به بی اعتقادی مشرکان به قیامت و معاد اشاره شده است.۶ اعراب از بین رفتن و پوسیدن بدن انسان را مانع احیای مجدد آن و تحقق آن را سحر میدانستند.۷
آداب و رسوم عرب جاهلی:
در بین اعراب جاهلیت علاوه بر شرک و انکار قیامت سنتهای ناپسند دیگری هم وجود داشت از جمله:
زنده به گور کردن دختران که بعلت ترس از قحطی و یا بی ارزش بودن زن در نزد آنان و برخی دلایل دیگربود.
سوت و کف زدن و برهنه شدن در طواف خانه خدا، شراب خواری و فحشا! تجاوز و ستمکاری و کشتار یکدیگر، خرافه های بسیار، تعصب شدید، فخرفروشی و امتیازات طبقاتی!
خوردن خوک، خون و گوشت مردگان، قماربازی و رباخواری، ازدواجها و طلاقهای گوناگون
مردم عربستان به دو دسته تقسیم میشدند
ثروتمندان که امکانات رفاهی و پستهای حکومتی در اختیار آنها بود.
فقیران که به وسیله ثروتمندان اذیت و آزار میشدند و مورد شکنجه قرار میگرفتند و حتی در بعضی موارد افرادی که نژاد پایین داشتند مثل سیاهپوست را به بردگی و غلامی میگرفتند.
سنتهای پسندیده:
علاوه بر سنتهای زشت و رفتارهای ناپسند، کارهای شایستهای نیز در بین اعراب وجود داشت که عبارت اند از:
مهمان نوازی، وفای به عهد، شجاعت، حمایت از مظلومان و همپیمانی در آن، قصاص، حرام شمردن بعضی ماهها برای جلوگیری از جنگ و خونریزی، اهتمام به برخی دانشها مانند؛ نسب شناسی، پزشکی و ادبیات!
اعراب جاهلی از دیدگاه امیرالمومنین علیهالسلام:
علی علیهالسلام، می فرمایند: «خدا محمد را، به رسالت مبعوث ساخت، تا جهانیان را بیم دهد و او را امین دستورهای آسمانی خود قرار داد! در آن حال، شما ای گروه عرب بدترین دینها را داشتید، و در بدترین سرزمینها زندگی مینمودید، و در بین سنگهای خشن و مارهای گزنده میخوابیدید، از آب تیره مینوشیدید و غذای ناگوار میخوردید، خون یکدیگر را میریختید و پیوندهای خویشاوندی را قطع مینمودید، بتها در میان شما بر پا بود و گناهان سراسر وجود شما را فراگرفته بود».۸
محیط پیدایش اسلام:
امام على علیهالسلام؛ عصر و زمینه بعثت رسولاکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم را این طور توصیف مىفرمایند:«خدا پيامبر اسلام را هنگامى مبعوث فرمود كه از زمان بعثت پيامبران پيشين مدّت ها گذشته، و ملّت ها در خواب عميقى فرو خفته بودند. فتنه و فساد جهان را فرا گرفته و اعمال زشت رواج يافته بود. آتش جنگ همه جا زبانه مى كشيد و دنيا، بى نور و پر از مكر و فريب گشته بود.
… پرچم هاى هلاكت و گمراهى آشكار و دنيا با قيافه زشتى به مردم مى نگريست، و با چهره اى عبوس و غم آلود با اهل دنيا روبرو مى گشت. ميوه درخت دنيا در جاهليّت فتنه، و خوراكش مردار بود، در درونش وحشت و اضطراب، و بر بيرون شمشيرهاى ستم حكومت داشت».۹
قرآن کریم خطاب به مردم عصر رسول اکرم صلىاللهعلیهوآلهوسلم چنین مىفرماید: «وَ کُنتُمْ عَلى شفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنهَا؛ شما در پرتگاه سقوط در آتش بودید که خداوند (به وسیله رسول مکرم ) شما را از آن نجات داد».۱۰
عربستان محیطی مناسب برای گسترش اسلام:
مى دانیم که اسلام در شبه جزیره عربستان ظهور کرد! در همان زمان مناطق دیگرى نیز در عالم وجود داشت که داراى توانمندى و ثبات بیش ترى نسبت به آن جا بود، پس چرا مکه مهد این دین بزرگ، تعیین گردید؟
« اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛ خدا داناتر است که مقام رسالت را در کجا قرار دهد». ۱۱
اگر اسلام در مکانى دیگر نیز ظهور کرده بود باز در پى تفسیر و تعلیل آن مى رفتیم.
با این حال مناسبات ویژه ای که در جزیرة العرب در بعد اجتماعی و سیاسی میان مردم وجود داشت، از جهاتی می توانست ناخواسته محیط را برای توسعه اسلام آماده سازد، این مطلب را می توان در چند نکته توضیح داد؛
برخی دلایل مناسب بودن عربستان:
عدم وجود یک حکومت واحد در جزیرةالعرب و زندگی قبیله ای! همچنین درگیری میان قبایل مختلف، شرایط لازم را برای ایجاد تمرکز فراهم آورد.
در جزیرة العرب، فقدان سلطه خارجی بود، قدرتی که برای حفظ منافع خود در امور داخلی اعراب دخالت کرده و از قدرت یافتن هر گروه مخالف منافع خود جلوگیری کند،
قبیله ای بودن جامعه آن زمان، باعث میشد که بسیاری از افراد قبایل مختلف بدان گرویدند، آن ها هر یک برای خود طایفه و قبیله ای داشتند و قریش آزاد نبود که افراد سایر قبایل را نیز مورد سخت گیری و تحت فشار قرار دهد!
رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم خود از کسانی بودند که با حمایت «بنی هاشم» و به خصوص حمایت های دلیرانه ابوطالب مصونیت داشتند!
مسأله حق جوار(تحت حمایت یکی از اشراف قرار گرفتن) نیز در برخی شرایط وسیله ای برای حفظ جان برخی از مسلمانان شد.
متعهد بودن در برابر بیعت اکثر کسانی که مسلمان می شدند، با دادن دست بیعت به پیامبر، حمایت خود را از او اعلام می داشتند،بیعت و اهمیت آن نزد عرب این نتیجه را نیز داشت که اگر حتی بیعتی ناحق صورت می گرفت عرب خود را ملزم به حمایت از آن می دانست.
منابع:
۱- المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام،جواد علی.
۲- الاصنام، هشام بن محمد کلبی.
۳- دانشنامه جهان اسلام، غلامعلی حداد عادل؛ دایره المعارف تشیع، سید جوادی…، ج۵.
۴- سوره انعام،آیه ۱۰۰؛ سوره صافات، آیه ۱۵۸؛ سوره سبأ،آیه ۴۱.
۵- نهج البلاغه،خطبه ۱.
۶- سوره انعام، آیه ۱۵۰؛ سوره نحل، آیه ۲۲ و۶۰و….
۷- دائره المعارف قرآن کریم،«جاهلیت»، مهدی اسماعیلی، ج۹.
۸- نهج البلاغه ،خ ۲۶.
۹- خطبه ۸۹ نهج البلاغه.
أَرْسَلَهُ عَلَى حِينِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَ طُولِ هَجْعَةٍ مِنَ الْأُمَمِ وَ اعْتِزَامٍ مِنَ الْفِتَنِ وَ انْتِشَارٍ مِنَ الْأُمُورِ وَ تَلَظٍّ مِنَ الْحُرُوبِ وَ الدُّنْيَا كَاسِفَةُ النُّورِ ظَاهِرَةُ الْغُرُورِ عَلَى حِينِ اصْفِرَارٍ مِنْ وَرَقِهَا وَ إِيَاسٍ مِنْ ثَمَرِهَا وَ اغْوِرَارٍ مِنْ مَائِهَا. قَدْ دَرَسَتْ مَنَارُ الْهُدَى وَ ظَهَرَتْ أَعْلَامُ الرَّدَى فَهِيَ مُتَجَهِّمَةٌ لِأَهْلِهَا عَابِسَةٌ فِي وَجْهِ طَالِبِهَا ثَمَرُهَا الْفِتْنَةُ وَ طَعَامُهَا الْجِيفَةُ وَ شِعَارُهَا الْخَوْفُ وَ دِثَارُهَا السَّيْفُ.
۱۰- سوره آل عمران، آیه ۱۰۳.
۱۱- سوره انعام، آیه۱۲۴.
نظرات ارزشمند شما، ما را در بهبود کیفیت مطالب یاری خواهد کرد.