پدر شیخ صدوق:
پدر بزرگوار شیخ صدوق علی بن الحسین بن بابویه قمی، از فقهاء بزرگ اسلام و در زمان اما حسن عسگری و امام زمان علیهم السلام میزیسته و مورد احترام آن امامان بوده است.
در نامه ای که امام حسن عسکری علیهالسلام به علی بن بابویه نوشته وی را با کلماتی چون: شیخ معتمد و فقیه من خطاب کرده است. ایشان در ایام زندگی پربرکت خویش نزدیک دویست جلد کتاب تألیف کرده است.
دعای ولی عصر(عج):
عمر با برکت علی بن باویه پدر شیخ صدوق از پنجاه می گذشت و هنوز فرزندی نداشت و بسیار دوست می داشت که خداوند به او فرزند صالحی عنایت کند، از این رو به حضرت ولی عصر ارواحنافداه متوصل شده طی نامه ای به وسیله حسین بن روح که یکی از نمایندگان خاص امام زمان بود تقاضای دعا کرد تا آن حضرت از خداوند، فرزند صالحی برای او بخواهد.
ولی عصر(عج) دعا کرده و برای ابن بابویه نوشتند: «برای تو از خداوند خواستیم دو پسر روزیت شود که اهل خیر و برکت باشند.» پس از دعای امام زمان بود که ابن بابویه صاحب فرزندی شد که نامش را محمد نامید و بعدها عالمی بزرگ و فقیهی نام آور شد. او همان شیخ صدوق است.
نبوغ ذاتی:
خانواده اصیل و اهل علم شیخ صدوق و پرورش یافتن در دامان پدری فقیه و وارسته از یک سو، و تیزهوشی، ذکاوت، حافظه فوق العاده قوی و استعداد ذاتی او از سوی دیگر موجب گردید در مدتی کوتاه به قله های بلندی از کمالات انسانی دست یابد.
وی در کمتر از بیست سالگی هزاران حدیث و روایت با راویان آن ها را به حافظه بسپارد. استاد صدوق محمد بن علی الاسود درباره حافظه و اشتیاق وافر شیخصدوق به آموختن می فرمود:
«این میل و اشتیاق به علم و دانش که در صدوق وجود دارد مایه شگفتی نیست زیرا او به دعای امام زمان متولد شده است». خود شیخ صدوق بارها می فرمود: «من به دعای صاحب الامر متولد شده ام.»
ابتکارات علمی:
فقها و بزرگان مسلمان، شیخ صدوق را بیشتر با لقب رئیس المحدثین شناختهاند؛ زیرا او در شناخت احادیث، آگاه و در حفظ منابع و جمع آوری آنها تلاش فراوان میکرده است.
شیخ صدوق احادیث را به تناسب موضوعات مختلف دسته بندی و برای هر موضوع، باب جداگانهای باز میکرد، مانند کتاب من لایحضره الفقیه یا عیون اخبار الرضا یا کتابهای دیگر صدوق که وی در هر یک از آنها طبق اختلاف موضوعات و مزایا، بابهای جداگانهای گشوده است.
چهار کتاب معتبر شیعه:
برای آشنایی با اسلام ناب محمدی صلیاللهعلیه و آله و سلم و شناخت حقایق قرآن ناگزیر به شناخت سنت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اخبار و احادیث امامان معصوم هستیم.
از سویی نیز وجود درغگویان و حدیث سازان و درهم آمیختگی احادیث صحیح و جعلی، این شناخت دقیق را برای مردم مشکل میسازد؛ از این رو سه تن از بزرگان شیعه، کمر همت بسته و اقدام به جمع آوری و نوشتن چهار کتاب روایی ارزشمند کردند.
این کتابها معروف به «کتب اربعه» و مولفان آنها را «محمد بن ثلاث» مینامند؛ زیرا اسامی هر سه محمد و کنیه هر سه ابو جعفر بوده است.
۱ـ اصول کافی، تالیف ابو جعفر محمد بن یعقوب کلینی، دارای ۱۶۱۹۹ حدیث.
۲ـ من لایحضره الفقیه ، تالیف ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی ملقب به شیخ صدوق شامل ۵۹۶۳ حدیث.
۳ـ تهذیب، تالیف ابوجعفر محمد بن الحسن معروف به شیخ طوسی دارای ۱۳۵۹۰ حدیث.
۴_ استبصار که این کتاب نیز تالیف شیخ طوسی است و ۵۵۱۱ حدیث دارد.
عصر حدیث:
عصر صدوق را باید عصر حدیث نامید دورهای که با حرکت علمی کُلینی آغاز و با تلاشهای پیگیر و بیوقفه صدوق ادامه یافت. شیخ کُلینی با این حرکت علمی جدید، مکتب حدیث نگاری اهل بیت علیهمالسلام را آغاز کرد و دیگران از جمله شیخ صدوق بنای مستحکم ضبط و نشر حدیث را بر آن بنیان نهادند. صدوق برای ادامه راهی که کُلینی در آن قدم نهاده بود سفرهای علمی بسیاری انجام داد و کوششهای بیشماری کرد.
صداقت در گفتار و روایت:
از مسائلی که در علم رجال و شناخت راویان حدیث مطرح و سبب پذیرش حدیث محدثان میشود تصریح دانشمندان این رشته علمی به اطمینان و صداقت راوی است.
عالمان دینی چنان اعتمادی بر شیخ صدوق داشتهاند که تعبیر به این که ایشان مورد اطمینان است را توهین به او گفته اند. شیخ صدوق را صدوق نامیدهاند زیرا در نقل حدیث از ائمه علیهمالسلام خصوصاً امام صادق و امام باقر علیهماالسلام از راه درست خارج نشده و در فهم آنها به خطا نرفته است.
شیخ صدوق و غیبت صغری:
یکی از رویدادهای بسیار مهم سیاسی و اجتماعی زمان شیخ صدوق که آثار و عواقب آن دامن گیر بشریت گردید، قطع رابطه ظاهری امت اسلام با امام مسلمانان و فاصله افتادن بین مردم و رهبر معصومشان بود.
پس از شهادت امام حسن عسگری در سال ۲۶۰ ه. غیبت صغرای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف آغاز گشت و تا سال ۳۲۹ ه. ادامه داشت.
در طی این مدت افرادی بین آن حضرت و مردم به عنوان نائبان خاص، رابطان امام با مردم بودند. نواب امام در طول غیبت صغری چهار نفر بودند که از سوی امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به این سمت منصوب میشدند.
شیخ صدوق در اوایل نیابت سومین نائب، حسین بن روح در حدود سال ۳۰۵ دیده به جهان گشود؛ بنابراین تا سن ۲۳ سالگی در زمان غیبت صغری میزیسته و دوران نیابت ۲ نفر از نواب خاص امام زمان را درک کرده است.
که این خود از عوامل بسیار موثر در پیشرفت و تکامل علمی و خصوصا معنوی صدوق بوده و توانسته خود را به بلندترین قلههای نورانی علم و معنویت برساند.
شیخ صدوق از دیدگاه علما و بزرگان:
همه علما و فقها بزرگ اسلام با دیده احترام و تعظیم به شیخصدوق نگریسته اند. عدالت او را تایید کرده و مقام شامخ او را با عباراتی بلند تصدیق کرده اند. از آن جمله شیخ طوسی در کتاب الفهرست مینویسد:
«شیخ صدوق دانشمندی جلیل القدر و حافظ احادیث بود و در علما قم از نظر حفظ احادیث و کثرت معلومات مانندی نداشت».
سید بن طاووس میفرماید:«شیخصدوق کسی است که همه بر علم و عدالت او اتفاق نظر دارند و علامه مجلسی در توصیف صدوق میفرماید:«شیخ صدوق از بزرگترین علمای گذشته است.»
هجرت به شهرری:
جناب شیخ صدوق از جمله علمایی هستند که برای جمع آوری احادیث امامان معصوم علیهمالسلام زحمت سفرهای زیادی را به خود داده اند. در این سفرها از اساتید بزرگی استفاده کرده و خود نیز مدرس این احادیث بوده اند.
هم چنین ایشان برخی از کتابهای خود را در این سفرها تالیف کرده اند. از جمله سفرهای شیخ صدوق سفر به شهرهای بخارا، نیشابور، طوس، اصفهان و بغداد بوده است.
صدوق سرانجام به دعوت صاحب بن عباد نخست وزیر دولت آل بویه در زمان رکن الدوله دیلمی و مردم شهرری به آن شهر آمده، تشکیل حوزه و کلاس درس داد و به تدریس فقه و احادیث اهل بیت علیهمالسلام مشغول گردید.
یکی از حوادث مهم دوران زندگی شیخ صدوق روی کارآمدن سلسله ایرانی و شیعه مذهب «آل بویه» بود که بر بخش بزرگی از ایران، عراق و جزیرة العرب تا مرزهای شمالی شام فرمان میراندند.
وی در این هنگام از قم به ری آمده و به درخواست «رکن الدوله دیلمی» در آنجا رحل اقامت گزید. به نظر میرسد علت اصلی این دعوت و عزیمت، خلایی بوده که پس از هجرت شیخ کلینی از ری به بغداد و سپس رحلت او پیش آمده بود و در حقیقت، وجود شیخ صدوق در ری میتوانست منشا برکات فراوان باشد.
وفات شیخ صدوق:
سرانجام شیخ صدوق این عالم بزرگوار پس از گذشت هفتاد و چند سال از عمر شریف و پربرکتش در سال ۳۸۱ ه.ق دعوت حق را لبیک گفت و در شهرری دیده از جهان فرو بست. پیکر پاکش در میان غم و اندوه مردمان در نزدیکی مرقد مطهر حضرت عبدالعظیم مدفون گردید.
امروزه آرامگاهش به نام ابن بابویه در شهرری مشهور و قبر منورش زیارتگاه مسلمانان و محل استجابت دعای مومنان است.

آرامگاه شیخ صدوق
نظرات ارزشمند شما، ما را در بهبود کیفیت مطالب یاری خواهد کرد.