امامت در تفکر شیعی دارای مفاهیم و معانی بلندی است و نقش امام در حوزه دین نقشی کلیدی همانند نقش رسالت و توحید میباشد؛ زیرا در اندیشه قرآنی شیعه؛ امامت، بخشی از رسالت در حوزه تبلیغ و اجرا و مدیریت ربوبی هستی است که پس از پایان رسالت در کسانی که از آنها به انسان کامل و خلیفه الهی یاد میشود و از جانب خداوند و رسول و یا امام پیشین نصب میشوند، ادامه مییابد.
نقش امام جواد علیهالسلام در تغییر مفهوم امامت
تا پیش از امام جواد علیهالسلام امامت و انسان کامل در تفکر عمومی مردم شیعه این گونه بود که تنها انسان های بالغ میتوانند به مقام امامتی برسند که خداوند به اراده و مشیت خویش در کسی قرار می دهد: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ؛خدا داناتر است که مقام رسالت را در کجا قرار دهد»۱ اما از آن جایی که حضرت امام جواد در سن خردسالی (ظاهرا بین ۷ تا ۹سالگی) به امامت رسیدند، مفهوم امامت و خلافت انسانی در اندیشه توده شیعی تغییر کرد. بسیاری از شیعیان به طور طبیعی امامت و خلافت را در انسان های بالغ و بلکه رشید و حتی به کمال سنی و رشدی رسیده (چهل سالگی) میدانستند و تصور و یا تصویری از دست یابی شخص نابالغ به این مقام عظما که تصرف در کائنات و خلافت ربوبی در هستی است، نداشتند.
شبهات مطرح شده
اگر این کودک خردسال در حوزه علوم شریعت نمی توانست پاسخ گو به شبهات و پرسش ها باشد در حقیقت کار امامت و تفکر سیاسی نظام ولایی ساخته بود!
از این رو خردسالی کودک برای درباریان و حاکمان نظام خلافت سلطنتی جالب بود و میکوشیدند تا با ایجاد مباحثات و احتجاجات به هدف خویش دست یابند. مشکلی که جامعه با آن مواجه بود، قیام علویون در همه کشورهای اسلامی تحت حاکمیت خلافت سلطنتی امویان بود؛ زیرا آنان مدعی بودند که خلافت از آن امامانی است که از سوی خداوند نصب شدهاند و از نسل فاطمه سلاماللهعلیها و علی علیهالسلام و از نوادگان پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم هستند؛ اکنون علویون نگران بودند که اگر این کودک خردسال در شریعت که امری ابتدایی است بماند ریشه تفکر نظام ولایی شیعی خشک خواهد شد و همه قیام به سادگی از درون سرکوب و از هم خواهد پاشید.
این مسئله برای عموم و توده ساده شیعیان به عنوان یک تهدید جدی به شمار می رفت. مشکل آن بود که همگان نام های امامان را میدانستند و این که هر امامی را امام پیش از خود نصب و معرفی میکند تا در مصداق، همانند مفهوم اشتباهی رخ ندهد. از این رو امام رضا علیهالسلام پیش از وفات خویش جواد علیهالسلام را معرفی و نصب میکنند و کسی از شیعیان واقعی نمیتواند انتصاب امام (را نادیده بگیرد!
امام خردسال و مناظرات
اگر امام خردسال در مناظرات و چالش های علمی و احتجاجات، شکست میخورد نه تنها امامت در حوزه تشریع بلکه در مقام اجرا و سیاسیات و ربوبیت طولی نیز دچار مشکل جدی میشد! از این رو از نظر توده شیعه هم تهدید و هم فرصت شمرده میشد.
زیرا اگر این کودک خردسال می توانست بر علمای شریعت و دانشمندان برتری یابد دیگر کسی نمیتوانست در امامت وی تشکیک و حقانیت نظام ولایی و ربوبیت طولی را زیر سؤال ببرد. امام جواد علیهالسلام در چند جا و در چندنوبت دشمنان را مبهوت میسازند و نشان میدهند که تفکر نظام ولایی و امامت و خلافت ربوبی امری درست و ریشه در حقانیت الهی دارد.
این گونه است که مامون پس از شهادت امام رضا علیهالسلام و به قول خود، برای رهایی از دشمن بزرگ و مهم نمیتواند آرام بگیرد؛ زیرا این کودک خردسال همه تفکر نظام خلافت سلطنتی را با پیشینه دویست سال به چالش میکشد. مامون اکنون دیگر نمی تواند امامت را منکر شود ولی میبایست به گونه ای آن را محدود سازد که روش ازدواج اجباری با دختر خود یکی از این راه کارهاست تا امام را محدود سازد و رفتارها و حرکات او را زیر نظر مستقیم قرار دهد.
دلایل قرآنی
اگر به آیات قرآنی توجه شود، حضرت آدم علیهالسلام همزمان با آفرینش، مسجود فرشتگان میشود و این گونه نیست که فرآیند زمانی طی شود و حضرت آدم به بلوغ و رشد کامل برسد و آن گاه به خلافت و امامت دست یابد.
در قرآن خداوند داستان آفرینش حضرت عیسی را همانند داستان حضرت آدم برشمرده است که به شیوه شگفتی آفریده شده و به مقام خلافت ربوبی و امامت میرسد. داستان حضرت امام جواد علیهالسلام نیز نمونه عینی دیگری است که براساس حدیث: طابق النعل بالنعل۲، هر آنچه در بنی اسرائیل وقوع یافته در اسلام نیز واقع میشود که یکی از آن ها رسالت و امامت حضرت عیسی در گهواره است و آن پیامبر عظیم الشان به صراحت اعلام میدارد که من پیامبر خدا و دارای کتاب انجیل هستم. در احادیث شیعی، حضرت امام جواد علیهالسلام از این نظر به حضرت عیسی همانند شده است که در خردسالی و کودکی به امامت و خلافت ربوبی الهی دست یافته است.
بستری برای اثبات امام زمان
امامت امام جواد علیهالسلام با ویژگی های انحصاری خود بستری مناسب برای امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف و امامت ایشان در سن و سالی کم تر از امام جواد علیهالسلام فراهم آورد.
زیرا اگر امام جواد علیهالسلام با خردسالی خویش توانستند در برابر دانشمندان قرار گیرند و علم لدنی و غیبی و مقام امامت را به رخ دشمنان بکشند! چنین فرصتی برای امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف فراهم نشد.
امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف از همان زمانی که در بطن مادر بودند در نوعی غیبت از عموم به سر می بردند و به سبب این که دشمنان قصد داشتند ایشان را بکشند، به شکلی همانند حضرت موسی علیهالسلام به دنیا آمدند و دور از چشمان مردم رشد کردند و در ۵ سالگی به امامت رسیدند در حالیکه تنها شماری اندک با ایشان ارتباط داشته و توده مردم و حتی خواص از ارتباط و دریافت مقام و منزلت علمی و روحی ایشان محروم بودند.
اگر امامان بعدی چون امام هادی و امام حسن عسکری علیهمالسلام با غیبت و زندانی شدن در سامره زمینه عدم استفاده مستقیم از امامت را به مردم دوره خویش آموختند تا ایشان به سادگی نتوانند با امام و رهبری در تماس باشند و بستری مناسب برای عصر غیبت صغرا و کبرا فراهم شود؛ امام جواد نیز زمینه تغییر مفهومی امامت را در عمل به توده مردم آموختند.
برای مطالعه زندگینامه مختصر امام جواد علیهالسلام به جوانترین امام مراجعه نمایید.
لطفا از نظرات ارزشمند خود درباره این متن مارا بهرهمند سازید.
منابع
۱- سوره انعام، آیه ۱۲۴
۲- در تفسير «الدّرّ المنثور» است كه حاكم تخريج روايت كرده است از عبد الله بن عمر كه گفت: رسول خدا صلّىاللهعليهوآلهوسلم،فرمودند: «بر امّت من خواهد آمد آنچه بر بنى اسرائيل آمده است(حَذْوَ النّعْلِ بِالنّعْل)، كاملا مشابه و نظير هم، مثل تشابه يك لنگه كفش با لنگه ديگر…
این نوشتار، برگرفته از کتاب امام جواد علیهالسلام و بازسازی اندیشه امامت اثر علی رحمت زاده میباشد.