تربیت، آموزش انتخاب بهترین روشها در موقعیت و شرایط خاص میباشد. و الگو گیری گزینهای است که شخص به کمک آن انتخابی بهتر را به آسانی انجام میدهد. و از این رو اینکه ما الگوی مناسب شخص را در دسترس او قرار دهیم کمک خوبی به انتخاب شایسته اوست.
ساختمان وجودی انسان به گونهای است که تأثیر رفتار بر او بسیار بیشتر از گفتار است. مردم از راه چشم، بیش از گوش امور را فرا میگیرند و تعلیم عملی سودمندتر از تعلیم زبانی است. امام صادق علیهالسلام در این مورد میفرمایند: کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکُمْ وَ لَا تَکُونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکُم۱؛ مردم را با رفتار خویش به حق دعوت کنید نه با زبان خویش.
نقش پدر و مادر در تربیت از طریق الگو سازی:
یکی از روشهای کارآمد در تربیت فرزند، روش الگوسازی ست. در این روش پدر و مادر تلاش میکنند رفتار صحیح را در مقابل کودک انجام دهند تا او به طور غیرمستقیم آن روش را بیاموزد. چراکه کودک در سنین پایین پدر و مادر را الگوی خود قرار میدهد و رفتار آنها را تقلید میکند.
همانند سازی یا همان تقلید از دوران کودکی آغاز می شود. کودک از پنج ماهگی به تقلید حالات و حرکات اطرافیان میپردازد و خود را در مسیر هماهنگی و همانندسازی قرار میدهد. با افزایش سن و تجارب ذهنی، تقلید به صورت آگاهانه صورت گرفته و در حیطه اراده قرار میگیرد و با دخالت آگاهی و اراده، رفتارها تحت کنترل قرار گرفته و جهتمند میشود.
رهبر انقلاب میفرمایند: در محیط خانواده، پدر و مادر، مشیشان برای فرزند یک سرمشق است. اگر این سرمشق، سرمشق بدی باشد، بچه بد بار میآید. فرض کنید پدر و مادر متقلب [باشند]، دروغگو [باشند]، به همدیگر رحم نمیکنند، به همدیگر خیانت میکنند؛ اینها را هم بچه میبیند جلوی چشمش؛ [پدر و مادر] به مسائل دینی اهمّیّت نمیدهند؛ به فرائض، به نماز، به روزه. بچّه [هم] همینجور بار میآید. این تربیت بد است. ( ۱۵/۹/۹۵)
یک مثال کاربردی
خانوادهای را تصور کنید که متعهد نیست. اگر از این خانواده کودکی که فطرت خوبی دارد و متعهد است وارد مدرسه شود، مدرسه برایش محل انتخاب است. اما دانش آموز دیگری که خانوادهاش متعهد است و بین او و پدر و مادرش رابطه ایمانی برقرار است، مدرسه برایش محل انتخاب نیست. زیرا انتخاب خودش را قبلا در خانه کرده و به عبارت دیگر بر اساس فطرت الگوی خودش را پیدا کرده است.
این کودک مدرسه میرود تا وسایل و ابزار یادگیری را در مددرسه بیابد. اما آن کودکی که در خانه الگویش را نمییابد، جستجو میکند ببیند آیا معلمش میتواند آن الگو باشد یا نه؟ فرد هر الگویی بگیرد به همان عادت میکند و دنبال همان را میگیرد.
فرزند خانوادههایی که ایمان قوی دارند مثل بچههای دیگر شیفته معلم مکتبی نمیشوند، اما بچههایی که خانوادههایشان وضع مکتبی خوبی ندارند، حرفهای معلم در آنها اثر میگذارد و باعث ساخته شدنشان میشود! این کودک قلبش زنده بوده و در خانه آبی برای خوردن نداشته، در نتیجه تشنه مانده است. وقتی به مدرسه میرود آب میبیند، و با عطش میخورد. اما بچهای که پدر و مادر مومن داشته و عطش ایمانی او در خانه رفع شده است، کنار معلم که میرود عطش زیادی ندارد، زیرا در خانه آب خورده است. وقتی بچهها صبح قبل از رفتن به مدرسه، در خانه آب بخورند، دیگر در مدرسه آب نمیخورند، اما وقتی در خانه هایشان آب نمیآشامند، مستقیم سر شیر مدرسه میروند.۲
لذا روحیه تقلید میتواند بزرگترین عامل تربیتی باشد که کودک را به سوی خوبیها و بدیها بکشاند. در صورتی که والدین خود تربیت یافته، معتقد و هدفدار باشند این تربیتها و اعتقادها و هدفها به کودک منتقل میشود.
عوامل موثر بر تقلید
ایجاد کنشهای متقابل
شبیه شدن به دیگران
برانگیختگی عاطفی
چند نکته مهم
- برای انجام هرچه بهتر این مسوولیت، پدر و مادر باید ابتدا روی شخصیت خود کار کرده، خودسازی کنند. امیرالمومنین (علیه السلام) در این باره میفرمایند: « مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ ۳ آن که خود را پیشوای مردم سازد، پیش از تعلیم دیگری باید به ادب کردن خویش بپردازد.»
- پدر و مادر باید باهم هماهنگ باشند. در خانواده اختلاف و دوگانگی بوجود نیاورید چرا که در خانواده هایی که اختلاف و دوگانگی بوجود می آید کودکان در انتخاب راه صحیح و درست دچار اشتباه شده و نخواهند فهمید که روش پدر درست است یا روش مادر.
- باید رفتار و گفتار شما با هم مطابق باشد. کودکان گرچه در سنینی گفتار منطقی و درست را درک میکنند اما همچون خود شما غالبا تمایل به پذیرش گفتار درست از کسی که رفتارش مخالف آن است نشان نمیدهند. به عبارت دیگر آنان علاوه بر صداقت در گفتار خواهان صداقت در رفتار نیز هستند. قانون عمل به گفتار در تربیت برای نتیجه بخش بودن آن قانونی است که نمی توانید به هیچ وجهی از آن شانه خالی کنید. امام علی علیه السلام را ببینید که می فرمایند: ای مردم! به خدا من شما را به طاعتی بر نمی انگیزم، جز آن که خود پیش از شما به گزاردن آن برمی خیزم و شما را از معصیتی باز نمیدارم، جز آن که پیش از شما آن را فرو میگذارم.۴
- محبت عنصری موثر در الگوسازی موفق محسوب میشود. مثلا زمانی که میخواهید نماز بخوانید به جای رفتار تند با کودک و دور کردن او از جایگاه نمازتان، برای او شرایط بازی در کنار خود فراهم کنید. کودک نماز خواندن شما را میبیند و بعد از مدتی حرکات نماز شما را تقلید میکند. بدون اینکه او را وادار به آموختن کرده باشید
- به مرور که سن کودک بالا می رود پدر و مادر می توانند الگوهای مناسب دیگر را به کودک بشناسانند و به این وسیله به او در انتخاب رفتارهای زندگی اش کمک کنند. و طبیعی است که هر چه این الگوها مناسب تر باشند فرد در رسیدن به کمال موفق تر است. در این کار از شناختن و شناساندن بهترین الگوهای نظام هستی پیامبر و اهل البیت علیهم السلام به فرزندان خود غافل نشوید. چنانچه قرآن که برترین کتاب تربیت است در مورد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: لَقَد كانَ لَكُم في رَسولِ اللَّهِ أُسوَةٌ حَسَنَةٌ۵؛ همانا رسول خدا برای شما سرمشق نیکویی است.۶
منابع
- سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۷۸
- آیتالله حائریشیرازی، کتاب تربیت دینی کودک
- نهج البلاغه، حکمت ۷۳
- نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵
- سوره احزاب، آیه ۲۱
- سلوک علوی [راهبردهای امام علی (ع ) در تربیت فرزندان]، حسین اسحاقی، و ۲۲۲۲ نکته در تربیت، جعفر شیخ الاسلامی